00:00
00:00
00:01
Transcript
1/0
به عهد قدیم نگاه میکنیم، اول سماهول فصل سی آیه باری چون داوود و مردانش در روز سپم به سقلق رسیدن دیدن اما هلقیان بر نگه و بر سقلق یورش برده و سقلق غلبه کرده آنرا با آتش سوزندن آنان زنان و تمام کسان اینا که در آنجا بودن از خرد و بزرگ به اصارت برده و هیچ کس را نکشت بودن بلکه همه گی را برگرفته به راه خود رفته بودن. چون داوود و مردانش به شهر اسیدن، دیدن شهر با آتش سوخت است و زنان و پسران و دخترانشان نیز به اصارت رفتن. پس داوود و امروانش به آواز بلند انقدر گریستن که دیگر ایشان را یارایی گریستن نبود. دو زن داوود، یعنی اخی نعام یزرئیلی و عوی جایل بیوه نابال کرملی نیز به اصارت برده شد بودن. داوود سخت پریشان هار بود زیرا مردم از سنگ سار کردن او سخان می گفتن چرا که جان هریک از مردم به خاطران پسران و دخترانش ترخ شد بود اما داوود خیجدن را در یهوه خدای خود تقویت کرد انگاه داوود به اویاتار کاهن پسر ایمله گفت تمناه این که ایفاد را نزد من آورد پس اویاتار ایفاد را نزد داوود آورد داوود از خداوند مسألت کرد پرسید آیا به ترقیب مهاجمان برون؟ آیا با آنها خواهم رسید؟ خدا و انتاصف داد ترقیبشان کن، زیرا به یقین به دیشان خواهی رسید و قوم خود را خواهی رهانید پیامی که امروز صبح داریم از پیروزی داوود بر امالقیان هست به ویژه آیه شیش در مورد داوود چون این گفته داوود خیشتن را دیگه و به خدای خود تقویت کرد اگر به زمین این آیات نگاه کنیم که در فصل اول کتاب سمول هست در فصل سی باید ببینیم زمین این آیات چه هست داود نبید قبل از این واقعه با فلسینیان همدست شده در فصل بیست و هفت میخونیم که داود بمیان فلسینیان میره بار دیگه از ترس شاول فرار میکنه در فصل 27 آیه یک چونین میخونیم داوود با خودن ایشید آقابت روزی به دست شاؤل حلاق خواهم شد پس برای ام چیزی بهتر از این نیست که به سرزمین فلسطینیان بگریزم زیرا در ام صورت شاؤل از جستجوهی من در سردات اسرائیل قطع امید خواهد کرد و از دستش جان بدر خواهم برد پس داود ترسیده و فرار می کنه به فلسطینان در فصل 28 آیه یکودو چنون می خونیم تران روزها فلسطینیان نیروهای خود و برای جنگ با اسرائیل گرد آوردن اخیش به داود گفت یقین بدان که تو و مردانت همراه من به جنگ خواهید آمد داوود به آخیش پادشاه گفت بسیار خوب به دین گونه درخوایی آفت که خدمت گذارد چه میتواند کرد آخیش گفت در این صورت من از تو را محافظ دائمی خود خواهم ساخت در این آیات میخونیم که داوود به فلسینیان پیوسته از ترس میترسته میگه شاول مرا میکشه هیچ امیدی برای من نیست برای فرار از از تو میرم نزد دشمنان قوم خداوند و در این جاست که میبینید ترس باعث شده که ایمانش رو کنار بگذاره و عقل و منطقش استفاده کنه در اینجا دعا نمیکنه از خداها نمیخواد تا او رو هدایت کنه و مشخصه که داود در این شرایط از زندگیش به خاطر فشاری که برش هست به خاطر ترس از مرد بسیار خسته شده و به لازم منوی نیز بسیار بسیار افول کرده دیگه ایمانش رو به کار نمیبره برکه با دیدار رفتار میکنه شرایطش رو در نظر می گیره و صرفم به زواهر اون فکر می کنه و وقتی که این کارو انجام می ده متاسفانه بی ایمانی باعث می شی که دیدگان ایمانیش ضعیف بشه وعدهای خداوند رو فراموش کنه خاطرات گذشتر رو فراموش کنه که خداوند او رو تدهین کرده که پادشاقون باشه خداوند با او هست همه ای وعدهای خداوند رو فراموش کرده و اکنون شرایط سخت باعث شده که همه اینا رو فراموش کنه دیدگان ایمانش کور بشه و بره نزد دشمنان خداوند و تصمیم بگیره برای خودش جدای از کلام خداوند و بره نزد دشمنان خداوند و گاهی دستان عزیز، وقتی که شما ایمانت رو کنار میذاری تصمیم میگیری بر اساس عقل و مندقت و به نظر میرسی که کار درستی انجام دادیم همون جور که در مورد داود بود، در مرد فلسینیان همانگونه که یونوس وقتی که میخواست به تارشیش بره رفت سوار کشتی شد و خواهی به نظر میرسید که فرار از فرمان و خداوت خوبه نخشش کار میکرد راحت خوابیده بود و بعد خدافن توفان رو فرستاد و اینجا نیست داود رو میبینید وقتی که به فلسطین رفته در بین دشمنان و خدافن اون پادشاه او رو میپذیره بهش یک مکانی رو میده مکانی که در اون ساکن باشه همه چیز به نظر به خوبی پیش میره دیگه شاهود در پیش نیست اکنون یکی از سرنگ های آخیش شده او رو خدمت میکنه و عوضا مناسب هست و همچنین میخونیم که وقتی که در اونجا هست مرتب حمله میکنه به دیگر امالق و دشمنان و خداون و در این حال داره آخش رو فریب میده گویی داره حمله میکنه به دشمنان و آخش همچنان که اینکار انجام میده فریب کاری هم درش هست پس داود نقشه کشیده در بین فلسینیان هست با اون قومی که ضد قوم خداوند اصلا دوستی میکنه و پادشاه اونجا بهش یک شعریه رو میده، ذکرگ رو میده و داود اونجا چه کار میکنه، میره به اون قبائل اطراف حمله میکنه دارایشون رو میدوز و اونا رو میکشه آخیش میگه من دشمنان تو رو میکشم. در صورت که داره دروغ میگه. اما مشکل بزرگش که هست، وعدهای خدای زنده رو فراموش کرده. و دوست عزیز، وقتی که شما به این شکل تصمیم میگیری در زندگی و خداوند و وعدهای او رو فراموش میکنین و ببینش اگه ایک مسیحی باشی و این کار رو انجام بدی، بدون شک به منبع از خواهی خود. بدون شک خداوند یک مانه بزرگی سر رایت قرار میده و مجبوری دروغ بگی خدا من تو رو در شرایطی قرار میده که باید از اون نجات پیدا کنه. و یک ایماندار راستین خودش رو یک موقعیتی قرار میده و میبینه که هیچ راهی برای چیز من این که بیشتر گناه کنه. دقیقا وضعیت داود هست، حتی میخواد با آخیش بره و علیه قوم منحساین بجنگه. و در فصل 28 میبینیم که او همدست شده با دشمنان قوم خداون تا بره و با قوم خداون و قوم بن اصراحیل بچنگه تصفرش رو بکنید داوود در چه شرایطی هست و با خودش میگه من دارم چه میکنم و همچنان سعی میکنه یک رای رو فراهم کنه تا از این بونبست فرار کنه به شکل میخواد با آخیش صحبت کنه که او رو ببذیرم اما خداوند در رحمت عظیمش به یاری او میاد و در مشیط خودش شرایط رو عوض میکنید و در اقلیت وقتی که میخونید میخونید که دیگر هم دستان آخش بهش میگن نه داود نباید با ما بیاد و خداون به این شکل که او رو از این شرایط سخ نجات میده تا هم راه آخریش به جنگ با قوم من اسرائیل نره اما میرید وقتی که چون این تصمیم های اشتباهی گرفته میشه چه عواقبی رو به دنبال خواهد داشت ما فراموش میکنیم که وعده خداون چه هست و بی ایمانی باعث میشه تصمیم هایی رو بگیریم که خلاف وعدهای خداونده داود با خودش میگه دیگه ایچ کار نمیتونم بکنم شعورم رو میکشه بهتره برم پیش فلسطینیم اما این کلاب کاملا خلاف وعده خداوند اون میگه من حلاف خواهم شد اما این غیر ممکنه زیرا خداوند به اون وعده داده بود و اون رو تدحیم کرده بود که پادشاه آینده خواهد بود چگونی ممکنه به این اشتباه برسه که حلال خواهد شد؟ اکنون سردرگمه، اکنون ایمانه زیف شده و یک تصمیم اشتباه بگیره؟ همچنین در اینجا میبینیم که داود چقدر بیتفاوت هست و حواسش نیست که اون زیکلک رو فراموش میکنه درش محافظ بذاره تا از خانوادهش دفاع کنن جایی که زنش و خانوادهش هست محافظه رو نمیذاره و حواسش پرد شده احساس امنیت می کنه و بعد امالیخ حمله می کنن و دارائیشو به غارت می برن دابود از خانوادش حفاظت نمی کنه و حواسش به جاهای دیگه اسست و ما نیز وقتی که خدمت خداوندو می کنیم نباید خانواده را فراموش کنیم ما باید به فکر خانواده خوب باشیم از اونا مراقبت کنیم در خداوند همچنان که کلیسه ها را خدمت می کنیم و نباید به هیچ شکلی خونه خود را و خانواده خود را فراموش کنیم و به دست دشمنان بسپاریم این ممکنه روی بدیم وقتی که در زندگی ما برنامه ریزی نیست و وقتمون رو حدر میدیم در برابر پای تلیویزیون و اون برنامه ها خانواده ما رو متأثر بساسیم اینجا حتی خطری هست این که ما ازشمندرین دارای خود یعنی روح خود رو فراموش کنیم همون جور که داود خانواده خودش رو فراموش کرد وقتی که شما اون حفاظت از روح جانتون رو کنار بگذارید و کنار رو اجازه بیدید وارد دل جان شما بشید و میخونیم که وقتی که داود باز میگرد و میبینی که خانوادش و عزیزانش رو بردن و گریه میکنن به قدری گریه میکنن که دیگه نمیتونستن عشق از چشماشون سرازیر بشن گوی همه چیز رو از دست دادن داوود با خودش میگه خانوادم را از دست دادم، عزیزانم رفتن، خانوادم رفتن، اما خداوند همچنان هست، خداوند همچنان وفادار باقنونه و اون وقته که داوود در آیه شیشت چونین میخونیم داوود خیجتند را در یهوفه خدای خود تقفیت کرد وقتی که گریز تا حدی که توان گریزتن نداشت خدای خودش رو بیاد آورد خدایی که با او بود خدایی که با او وعده داد بود اکنون اون آتش ایمان در دلش داره جرقه میزنه و بیدار میشه از زیر اون خاکستانه ها شوره میکشه اکنون در اون بیابانگوی یک گل سرخی داره میرویه بیاد میاره برکات خداوند و وداهای خداوند و به این شکل که میخونیم داود خیشتن را در یهوفه خدای خود تقویید کرد و این نکته یه مهمیه دوست عزیز اگر شما یک مسیح واقعی باشید اگر اون را پرستش کنین و اون خدای شما باشه شما به او تعلق دارید وقتی که در این مشکلات هستید خود رو مثل داود در خدای خودتون تقویت کنین اعتمادتون به او باشه خدای قادر مطلق جای گریستن نیست جای ناله نیست و باید مثل داود خود رو در خداوند تقویت کنین و خداوند هم بدون شک بیاری ما میاد همچنان که بیاری داود اومد در اینجا بار دیگه میبینیم که داود شروع می کنیم به دعا کردن و التماس کردن و زاری کردن و توبه کردن و این دقیقا بهترین جایی که ما باشیم زایو بزنیم تمامی نگرانی های خدا رو به خداقند بسپاریم که به فکر ماست و به این شکل خود رو قفت بدیم، تقفیت کنیم، زیرا خدایی زنده همه چیز رو میدونه، آگاهه و به یاری ما میاد و داود نیست اکنون به این سمدار حرکت میکنه به سوی خدای خودش و دعا میکنه و بعد امیادهار میگه برو و ایفاد رو برای من بیار و ما مسیحی ها نیست باید همیشه بیاد داشته باشیم که زندگی ما یک مسیر درستی داشت باشه نگاه ما به صورت خداوند باشه امچنان که داود نگاهش به صورت خداوند بود کاهن رو فرستاد و او گفت برو ایفاد را نزده من بیاره ایفاد اون لباس کاهن بود لباسی که کاهن میپوشید و نمادی بودش قدوسیتو و به این شکل داود میگه ما باید خدای زنده رو پرستش کنن باید نگاه ما به صورت او باشه و بدین دلیل عبیاتر کاهن رو فرام میخونه و میگه از خداوند سؤال کن آیا به تعقیب دشمنان برم آیا به اونا خواهم رسید کسانی که اومدن و حمله کردن و دارای او رو به سارت بردن به همین شکل دوست عزیز وقتی که ما در خطرات در مشکلات هستیم در نامیدی هستیم چه میکنیم دعا میکنیم خداوند آیسای مسیح تو فرده دادی که با من باشی وعده دادی که مرو هدایت کنی. لذا من در این شرایط بد هستم. خودم رو به این مسیبت انداختم. خداونده یاری من بده. اشتباه کردم خداونده. تصمیم بده گرفتم و نمیتونم خودم رو از این منجلا بیرون بکشم به تو یاری به تو نیاز دارم به یاری تو هدایتم کن خداونده ایسای مسیح یاریم ده. و خداونده از این شما میاد. و خداونده شما رو ترک نمیکنه. او خدای زنده است. دعای شما رو میشنم. و او خدایی که وفا داره و بعد در اینجا میخونیم که خداوند از طریق اون کاهن به داوون میگه که برو ترقیبشون کن و بعد وقتی که این رواهیت رو دنبال می کنیم می بینیم آنهان مردی مصری را در سهرها یافتند که این فرد چند روز در بیابان بود سه روز و شب غذا نخورده بود و چون بیمار بود او رو ترک کردن وقتی که با او صحبت می کنن می گه من سه روز پیش بیمار شدم و عربابم من را وا گذاشت و بعد این فرد به اونا می گی که دشمنان داود کجا هستن و اونا رو به اون سوه هدایت می کنن بس می گی خدا باید به شکل عس از منشیتی چی استفاده میکنه؟ فقط از وقتی که دعا میکنید، بدونید خداوند میتونه از هر شرایط استفاده کنه، خداوند میتونه از هر کسی استفاده کنه و شما رو گاری برسونه در اینجا اون فردی که روبه مرگه و ترک شده داوود به اون مرد میرسه به امین شکل خداوند ممکنه از یک افتادن یک برد استفاده کنه تا شما رو به سوی مسیح هدایت کنه تا به شما راه نمایی بده خداوند از هر کسی و هر شرایطی میتونه استفاده کنه تا قوم خودش رو هدایت کنه کسانی که بود ایمان دارن و در نهایت وقتی که داوود حمله میکنه میخونیم که همه ی غنائم رو میگیره دیرا خداوند به او وعده داد. خداوند وعده داد که برو اونا را تعقیب کن، زیرا به یقین به دیشان خواهی رسید و قوم خدا خواهی راهانید. و بعد می خونیم که داود حمله می کنه وقتی که اونا می رسه اونا در حال بزم و لوش هستن، داود از غروت تا شانگاه با اونا می جنگه، چارصد نفر فرار می کنن و همه چیز را باز می گردون. و این تشفیقی هست برای ما. خداوند مایسای مسیح وقتی که بستلیب شد شیطان رو کاملا شکست داد و قوم خودش رو کاملا فدیه داد همه ی برگذیدگان رو با خون و خود فدیه داد و حتی یک کدوم از اونها تا وسط شیطان نابود نخواهد شد حتی یک کدوم، حتی ضعیفترین اونها نیست نجاتش رو از دست نخواهد داد بار دیگه میخوام بای شیش نگاه کنیم در این آیه مثالی داریم که از داود که میخونیم سخت پریشان حال شده زیرا مردم میخواستن او را سنگسار کنن داود میترسه تصمیم اشتباهی گرفته و چون فرمانده ای اونا هست او را مسئول میدونن و قصدارا اون را بکشن قصدارا سنگسارش کنن زیرا زن و بچه و دارایشون را امالیق به اصارت بردن. و در این شرایط سخت داود چه می کنه؟ وقتی که می خواند سنگسارش کنن چه می کنه؟ داود خیشترنا دقیقه و به خدای خود تقویت کرد. دوست عزیز، شما چگونی این کار را انجام می دید؟ شما به عنوان یک مسیحی در این جانی هستید که جان اطلاعات پر از این برنامه ها و مسایلی که روی انترنت هست، روی تلفنوتون هست و وقت شما را هدر می دهد. و شما فرصتی نداری تا بایستید و تعمل کنید که خدا هست و شما رو فراموش نکده و بدون شک شیطان داره از اینا استفاده میکنه از این فضای مجازی تا عواصی شما رو پرد کنید تا تمام وقت شما صرف این مطالب بیارزش بشه جکه های بیارزش مطالب که هیچ اهمیتی ندارن و در این شرایط خداوند اجازی میده یک مشکلی والد زندگی شما بشه تا شما مجبور بشید که بایستید و دعا کنید و بدونید که خداوند هست و شما اون رو فراموش کردید وقتتون رو هدف دادید و بعد خداوند شما رو گاردون بونبست میسازه در اون شرایط روح قدس شما رو هدایت میکنه به سوی کسی که قدرتش متعاله تا شما رو در اون شرایط سخت نجات بده، رهایی بده ولذا شما نیست خود را در خدای خود تقویت کنید. وقتی که داود این کار را انجام میده ایمانش قوی میشه و نتیجه این چه هست؟ همچنان که خود را در یهوبه خدای خود تقویت میکنه میخونیم که داود چه کار میکنه؟ کاهن را میفرسته تا این ایفاد را بیاره و دعا کنه و شما نیست به همین شکل که در شرایط سخت هستید، به بومبست میرسید، میایید نزده خداوند دعا میکنید و میگید خداوندا زندگی من به تو تعلق داره، من یک مسیحی هستم برای خودم زندگی نمیکنم، اشتباه کردم، این تصمیم اشتباه رو گرفتم، اکنون به این مسیبت افتادم، اما اکنون اراده ای تو چه هست خداوندا، اراده ای تو رو برمن آشکار کن. و این کاری که داود انجام میده، مسألت میکنه و میگاهی به تعقیب مهاجمان ب آیا به اونا خواهم نسید؟ و وقتی که میره و جنگ میکنه و عزیزانشو آزاد میکنه چه میکنه؟ خداوند رو جلال میده. به شکل که میخونیم هیچ چیز از درت نرفت بلکه داود همه را با ستاند در این شرایط دویس نفر از فرد خستگی با داوود نرفته بودن و اونا میگفتن غنیمت با اونا نرسه زیرا در این نبرد نبودن اما داوود به اونا چه میگه میگه ای براداران باانچه خداوند به ما عطا کده چونین ما کنید اون ما را حفظ کرد ما هاجمان اینو که بر ما یوروش آورده بودن به دست ما تسلیم نمود و بعد میگه دوستان این نبرد رو خداوند جنگید و ما پیروز شدیم و لذا غنیمت رو با اونا ها نیز بدید که در جنگ با ما نبودن پس اون جلال رو به نام خداوند میده و میگه این پیشکشیست برای شما از آن چه از دشمنان و خداوند به غنیمت گرفته شده و بعد میخونیم غناییم رو برای بزرگان بطیل و غیر فلستاد و این نمادی از شگذاری او به خداوند برای کمک بگو و ما نیز وقتی که خداوند به یاره ما میاد و دعای ما رو پاسخ میده نباید فراموش کنیم که خدای ما که هست فراموش نمی کنیم که او خدای تسلیس هست او خدایی که کتاب مقدس بر ما معرفی کرده هست و واقعا وقتی که به صفات و جلال و خدای زنده فکر می کنیم، کلام قادر به بیانش نیست. صفات خدای زنده چه هست؟ ذات خدای زنده از حقائقی که مربوط به اون می شه. و در این بخش دومه از این معوضه امروز میخواییم به خدای زنده فکر کنیم، تنها خدای زنده وقیقی، خدای تسلیس. صفات او چه هست؟ کتاب مقدس ما میگه که او بینهایت هست، او ازلیه، او به هیچ کسی نیاز نداره، او آفریده نشده، او حاصل توهم و خیالات ما نیست، بلکه وجود داره، او هست، تغییر نمیپذیره. او همون خدایش که دیروز بود و امروز و فردا. عیسای مسیح. خدایی که جز پوشی. خدای تسلیس. خدایی که تغییر نپذیره. این آیا رو در کتاب مقدس میخوانید که من خدا هستم و تغییر نمیپذارم در ملاکی فصل 3 آی 6. و چون من تغییر نمیپذیرم شما فرزندان استحایل حلاک نخواهید شد. خدای ما تغییر نمیپذیره. خدای رحمت. ملاکی فصل سه های شیش، من که خداوند هستم تغییر نمی کنم از همینوز که شما ای فرزندان یعقوب حلاک نشدید. شما اگر به مسیح ایمان داشتی باشی که از فرزندان ابراهیم هستید، از فرزندان یعقوب هستید و خداوند شما رو نگاه داشته و چون او خداست و تغییر نمی پذار شما حلاک نشدید و چون او تغییر نمی پذیر شما می توانید نزش بیایید و دعا کنید نیازهاتونو نزد او بیارید و فریاد براوردین، خداوندا به یاری من برسود، حقیقتو بر من آشکار کن و عداهای خودو به یاد من میارد، به من یاد آوری کن که تو تغییر نافذیر هستی لذا این بسیار مهمه که ما به کلیسا بیاییم و با دیگر مسیحیان پرستش کنیم. و این به ما احساس امنیت میده. زیرا در اینجا کلام خداوند که تغییر ناپذیره بشارت داده میشه. کلام او رو میشنویم او رو پرستش میکنیم و احساس امنیت میکنیم. زیرا راجب خدایی میشنویم که ما رو ترک نمیکنه. فرزندان یعقوب چه کسانی بودن؟ کسانه که به خدای اسرائیل ایمان داشتند و اگر شما به او ایمان دارید به او اعتماد دارید شما نیست حلاک نخواهید شد شرایط ممکنه به شما میگه یه جای اومده نیست امچنان که داود وقتی که به شرایط فکر میکرد احساس ترک کرد احساس ترس میکرد اما کلام میگه که شما حلاک نخواهید شد و این کلام خداوند برای تو دوست عزیز اگر مسیحی هستی خود رو در خداوند تقویت کن. شما حلاک نخواهید شد. شما نابود نخواهید شد. شما نجات خواهید آفد. خداوند راهی برای شما باز میکنی. زیرا خدای ما تغییر نمیپذاری؟ کلامش تغییر نمیابه؟ او به هیچ چیزی نیاز نداره. زیرا او خداست. سرچشمی حیاته. ما نیاز مندیم. ما باید سوی خداوند حیات یابیم. اما خدای ازلی از ازل وجود داشته. هیچ وقت به خوراک و انرژی و غیره نیاز نداره. او هیچ چیزی خارج از خودش نیاز نداره. بله، خدای ما خدایی محبته. حکمتش بینایت هست. نیکی او بینایت هست. اینها بخشی از وجودش هست. و کل صفات او رو قدوسیت او احاطه میکنه. قدرت او بینایت هست. اما ذاب نمی کنه. زیرا او خدایی محبته. قدرت او بینایت هست. و هیچ چیزی نمی تونه مانه انجام اراده او بشه. خدای زنده و حقیقه اراده ای خودش رو به انجام خواهد رسون. تمامی وقت های ما در دست های اوست و او همه چیز رو از پیش مقدر داشته و او میتونه فرای اون چی که از شما تصفرش رو بکنید انجام بده حکمت او، آقاهی و بیناهایت او دقیقاً از شرایط شما آقاهی همه چیز رو میدونه و این حقیقت میتونه برای کسانی که به اون ایمان ندارن تس رو ایجاد کنه زیرا همه جا هست شرارت اونها رو میبینه و دوست عزیز اگر شما کسی باشید که به خداوند ایسای مسیح ایمان ندارید این موضوع بسیار هلناکه خداوند همه چیز راجب شما میدونه ریاکاری شما رو میدونه از دل شما آقاهی میدونه چه فک اما رو خداون میخواد در دل شما کار کنه و شما رو به سوی خداون و نجات دندی ما ایسای مسیح هدایت کنه زیرا تناؤس که میتونه شما رو شفا بده گناهان شما رو ببخشای شما رو با خدای زنده آشتی بده خداون از دل شما آگاه خسومت شما رو میدونه خداون گذشته شما رو میدونه آینده شما رو میدونه خداون میدونه چه زمان زندگی شما رو به آخر برسونه و زمانی که این جان به آخر برسه در کتاب مقدس میخونیم که این اتفاق یک بار روی میده به یک چشم هم زدن. در اون لحظه شما فرصت ندارید تا توبه کنید و نظرتو نوست کنید و بگید خداوندا من اشتباه کردم من باید به تو ایمیان آوردن. اون اتفاق مثل یک ردوق یک بار است. و کتاب مقدس میگه همه او را خواهندید. خداوند ما عیسای مسیحی در یک چشم هم زدن با فرشتگان مقدس اول خواهد کرد. و سال اینه در اون لحظه آیا شما آماده هستید؟ آیا یکی از گوزفندان او هستید؟ آیا به او تلق دارید؟ آیا در این جهان جویای او شدید؟ آیا توبه کردید و به او ایمان آوردید؟ خداوند از وضعیت شما آگاه هم. و از مضمون 139 داود می نمی سه که از حضورتون به کج وقتی که به این موضوع فکر می کنه که به کجا فرار کنم؟ از حضور این خدای قادر مطال به کجا می تونم فرار کنم؟ و بعد فکر می کنه و می مینشی جای فراری نیست به هر جا برم خداوندها در اون جا هسته مرو میبینی، همه چیز بر تو آشکاره. میگه اگه به آسمان برابرم آنجا هستی، اگر به هاویه بستر بکترم آنجا نیست هستی. وقتی که اینو در نظر داشته باشیم، خدای زنده در همه جا هست و ما هیچیم. کوچک هستیم، حقیر هستیم. خدای ما خدایی هست که حکمت و آقایش بینایت هست. پولست رسول وقتی که آموزهای مهم مصیحی فکر میکنه در سال ای رومیان به این مشیط خداونت فکر میکنه و تقدیر ازلی او در نهایت چونین نتیجی گیر میکنه غناه هکمت و آگاهی خدای ما و کیست که به عمق اون پهی ببره و این مطلب را چی کسی میگه؟ ای که از رسولان راستین خدایی زنده اگر او به حکمت خداوند فکر میکنه و میدونه که به عمقونه میتونه برسه. وضعیت من و شما چغلست. پولاس کسی بود که قبل از اینکه مصیر رو بشناسی ایک فریسی خشکی مثهب بود. اما وقتی که فیض نجات وقت به او رسید این کاملا عوض شد. کاملن عوض شد. بدرش شد به یک مسیح واقعی. و بعد میگه، حکمت خداوند فرای درک ماست. بله، راهای خداوند کامل هست. ما نمیتونیم اونها را بهتر بسازیم. نمیتونیم اونها را عوض کنیم. نمیتونیم چیزی مونا اضافه کنیم. و ما ایمان منو به این خدا قرار میدیم. خدایی که کلامش حقیقته. کلامش عوض نمیشه. خدایی که نیکه. در اون هیچ گناهی نیست. هیچ خطای رو مرتکب نمیشه. می توانیم از او بیاییم اگر به آصف فکر کنیم که ایکی از نویسندگان مزامیر بود در مزمور 73 می نویسه و موقع که به دیگران نگاه می کنم می رویم اونا را حتی به مرد دردی نیستن ایشان سالمه هستیش دردی درشون نیست بلای گرفتارشون نیست چشمانشون پر از خشونته و آصف به عنوان یک ایماندار راسین شروع می کنه دلش با هر اینها حسد بردن. در افتدای مضمون میگه به درستی که خدا برای استرالی نیکوست. او به شرایط دگاه میکنه، فرخ فروشان رو میبینه، شریران رو میبینه و بعد یک لحظه چشمش از اونها بر میداره و به خدای خودش فکر میکنه. میگه بله خدای من نیکه، خدای محبته، خدای نیکه، خدای محمد ایان خدای نیکیست. و به این شکل که او دلش رو قوی میسازه. میگه هرچه شرایط باشه دید من عوض نمیشه نسبت به خدایم. زیرا خدای من تغیی نپذیره. محبت او تغیی نپذیره. نیکی او تغیی نپذیره. ادالت او تغیی نپذیره. وفاداری او تغیی نپذیره. او در همه راه های خودش کامل هست. و دوست عزیز به این موضوع فکر کنین. ما راجب خدای زنده و حقیقی فکر میکنیم که آدل هست. معنی اون چه هست؟ از اندا که خدای زنده آدل هست و نمیتونه بیعدالتی کنه و گنار ازش در بگذره بایستی خشم و غذبش رو بر پسر یکان و مولودش بریزه تا به این شکل ادالت او اجرا بشه و خدای زنده از روی محبتش این کار انجام داد نه به خاطر نیکی و شایستگی در ما باشه بلکه به خاطر محبتش و اگر شما ادالت خدا رو میخوایید ببینید به سلیب نگاه کنید ببینید مسیح چه چیزی رو تجربه کرد چه گونه از توی خداوند ترس شد خدای زنده باید گناهکار رو مجازات کنه و در اونجا هست که مسیح گناه محسوب شد گناهکار محسوب شد و حاضر بود که ادالت خداوند رو به جای من تعمل کنید به جای من مسیحی و با خودمون دیگه خداوند و واقعا من که هستم که تو به این شکل من محبت نشون بدی. و خدای ما مسیحان پر از رحمت هست، پر از لطفه، لطفش ازلیست، محبتش بی کرانه. و این محبت به کسانی میرسه که دشمن او هستن. ما شایسته ی محبتش نیستیم. گناهکار هیچ حقی نداره در وضوع یک قاضی عادل. گناهکار باید دانش رو به بنده ورد. تنها به رحمت رو نگاه کنه. و خداوند در فیض و رحمتش چه می کنه؟ گناه گناهکار رو بر پسر گان و مولودش قرار می ده به این دلیلی که ایک نجات دهنده موجود داره و این نشون می ده که خدای ما خدای محبته، خدای فیض، خدای رحمته زیرا راه رستگاهی و فراهم کرده برای ما و اگر خداقل مانه شرارت آدمی نمی شد این جهان قابل زندگی نبود دوستان عزیز خداقل جلای شرارت انسانها رو می گیره در غیر این صورت این جان مکان زندگی نبود این جان بدن می شود به جهنم همه اینا نشونه محبت و نیکی و فیض آم خداونده خدای تمامی فیض آم خدایی که شما رو به این مکان آورده تا کلامش رو بشنوید این موضوع فکر کنید دوست عزیز به فیض خداوند فکر کنید خدای ما خدای فیضه خدای رحمته خدایی که به صورت خشمگه نمی شه خدای رحمت نیستند این مذمور در آیه 145 کلامه که خداون به موساگفت اکرار می کنه می کنه خداون فگیاز و رحیم هست دیرخشم، آکنده از محبت خداون برای همه گان نیکوست رحمت او بر تمامی کارهای دستوست خدای ما دیرخشمه و آکنده از محبت و دیرخشمی خداون به چی علته؟ به این علته که شما توبه کنید خداوند با شما سبر و برباری نشون میده، جون شما رو نمیگیره، بلا فاصل شما رو به جهنم نمیاندازه به چه علت؟ تا شما رو نجات بده؟ آیا شما واقعا به شگفتی در نمیاد از محبت خدای زنده که تا این لحظه شما رو نگاه داشت تا توبه کنید؟ تا بیایید و از این محبت خداوند سیراب بشید، ایمان بیارید؟ و فیض خداوند رو شوق گذاری کنید و ما مسیحان وقتی که به فیض خداوند فکر می کنیم واقعا گوی انگشتمون رو وارد این اخیانوس می سازیم اخیانوسی که هیچ کسی به امقون نمی تونه برسه و بعد باید این ما رو تشفیق کنه بله من به این خدا ایمان دارم خدایی که پار از محبته خدایی که پار از فیضه خدایی که دیرخشمه خدایی که به من محبت نشون داده خدایی که پسری گانو مولودش به این جهان فرسته تا هرکی به اون ایمان آوره هلاکی نگرده خدایی که محبتش رو بر گناهکاران شریع قرار میده و خداقلین این محبت رو دستلیب آشکار ساخته در هدیه ی پسر ی گان و مولودش و در رومیان فصل هشت می خونیم وقتی که داوود به این مسائل فکر میکنه و بعد فکر میکنه به شرایط سخت که ممکنه برای مسیحیان پیش بیاد و در نهات چه میگه؟ میگه هیچ چیزی قادر نیست ما مسیحیان رو از محبت خدای زنده که در ایسای مسیح است جدا سازه نه بلندی، نه پسی، نه هیچ مخلوقی قادر ما رو از خالق و از محبتی که در خالق ما، در خداوند ما ایسای مسیح هست، جدا سازه. اون مثل خدای آن دیگر نیست. این خدای ظالم و جبار نیست. خدای ما مسیحیان قدوسه. و تمام صفات او رو تحت کنترول قرار می ده. خداوند در رحمتش قدوسه، در ادالتش قدوسه، در محبتش قدوسه، در قدرتش قدوسه، در همه کارهایی که انجام می ده. قدوسه، گناه نمی کنه، خطا نمی ورسه. و دوست عزیز، خدای ما مسیحیان خدای جلاله. جلال تنها در خدای زنده وجود داره خدای زنده واقعی در ذاتش جلاله در زیبایی و نور خودش پر جلال هست و هر همچی که انجام میده برای جلال خودش هم در رحمتشون دادن و نجات برگذیدگان و همچنین در خشم و غذب و ادالتش که گناهکاران نوبخشوده رو به جهنم میانده است اینا همه برای جلالوست خدای ما مسیان، خدای جلاله. و ما نه فقط به صفات خدای زنده فکر میکنیم، بلکه در اونها خود رو تقفیت میکنیم. به این مسائل فکر میکنیم، به خدای خود فکر میکنیم. و همچنین به ویژه به کلامش فکر میکنیم. کلامه که تغیید نیافته، تحریف نشده. و از طریق این کلام، از طریق کار رو رو دوست، ما خدای خود رو میشه ناسیم، با اون دوست میگردیم. و فراموش نکنید که خداوند کلامش رو به شما داد. اون رو متعالیه کنید. خداوند در محبتش پسر یکان مولودش رو به این جهان فرست داده تا شما رو نجات بده. و همچنین به شواهدی فکر کنین که خداوند به ما داده. چنانکه نویسنده ی رساله ابراهیان در فصل دوازدن میگه. میگه بنابراین چون که ما نیز چون این عبر عظیمی از شاهدان را گردا گرد خود داریم. چه کنیم؟ هر بار گران و گناه را که به آسانی به ما میپیچت دور کنیم. گناه رو کنار بگذارید. و چکنی دروز با سب در آن میدان، میدان مسابقه که پیش روی ما مقرر شده بدویم و به سوی بانی و کامل کننده ای ایمان، یعنی ایسای مسیح چشم بدوزیم. داوود خودشو در یهوف خدا تقریت میکنه. در عهد جدید به ما گفت شده شما به ایسای مسیح چشمی توسید، به او فکر کنید، خود رو در او تقریت کنید، او خدای ماست، او همون یهاوه است که داود بشه اعتماده بذار یک مثال یک زندگی خودم بزنم در ایک زمانی من کار و کاسبی داشتم قطعا از این که خداوند من رو به خدمت شبانی بخونم در اون شرایط کاسبی من بسیار کساد بود یکی از اعزای خانوادم بسیار بیمار شده بود و من داشتم وحش کسله می شدم و عوضم بسیار سخت بود و داشتم مثل داود می شدم دلم به حال خودم می سخت و یک روز وقتی که داشتم توی بیمارستان می رفتم تا از دخترم دیدار کنم که توی بیمار بود در اون لحظه دو کلمه به کلامون من مسیح رو در نظر بگیر در اون شرائط بود اینکار یک نوری به این سهلول تاریک زدون من تابید مصیح رو ببین، نگاهت به مصیح باشه بانی و کامل کننده ایمان اون رو در نظر بگیر اون فیضی که در مصیح هست و در اون شرحت بود که من تقویت یافتم و قادر بودم ادامه بدم و همچنین مثال دیگه میتونم به شما بذارم من یک باغبانی رو داشتم که ایشون اون ماشینش خراب شدود وقتی که رفت تمیرگاه اونو تمیر کنه تو فکر بود که چگونه پول اینو بپردازه و پول نداشت وقتی که رفت اون صاحب تمیرگاه و گفت فلانی نگران نباش، بدهی شما پرداخته شد. دوست عزیز، این یک مثال کوچک بود. بدهی شما بی نهایت هست، اما اگر در مسیح باشید، بدهی شما کامل پرداخته شد. مسیح پیش از روی شما رفته، بدهی شما رو کامل در روی سلیب پرداخت کرده اگر بوی ایمان داشته باشید. متوبارک باد خداوند و خدای ما ایسای مسیح که ما رو در همه برکات معنوی در آسمان، در ایسای مسیح برکت میده. بله و ما مسیحیان روح القدس رو داریم که در دل ما هست و به ما تسلیم میده ما رو هدایت میکنه از طریق کلامش ما این میراس عظیم رو داریم که مقدسی این تعلق داره و شما اینکه از شهروندان آسمان هست دوستان همه این ها مطالبی هست که شما به عنوان یک مسیحی میتونین در اونها خود رو تقویت کنید گویی پاسپورت بهش در دست های شما هست. شما بدون شکل اونجا خواهیده. اگر تحت خونه مسیح باشید و این آرویه داشته باشید، این جهان خانه شما نیست. شما از این بیابان دنیا در گذرید. ظاهر هستید به سوی ارشلیم آسمانی. با این حقائق خود را تسلیم بدید. تقویت کنید. و خود را در خداوند یسایی مسیح تقویت کنید. و از راه ایمان حقائقی را که راجب خدای زنده راجبشون صحبت میکردیم و کلام اون را و وعدها اون را در دعا بیایید و به خداوند تکرار کنید. یک مثال می زنم در زمان جنگ جاهانی دوم ایتالیای ها از ایلیتره بیرون می رفتن و به خاطر این که اون منطقه رو قابل اومور به سازن اون پل کشیه ها رو که وجود داشت غرت کردن که کسی نتونه از اونا استفاده کنه اما چگونه وقتی که نور ها اومدن می خواستن از اون کشیه ها استفاده کنن چگون اینا بیرون کشیدن اینا اومدن یه مقدار روغنی رو گذاشتن توی یک بشگه های روغن و به اون کشتی ها بستن وقتی که مرد اومد اون روغن چون روی آب قرار می گیره کشتی ها رو بالا آبد این مثالی هست که صرفن به شما کمک کنه که چگونه ایمان شما را از اون منجل ها بالی می کشه دوست عزیز ما به انسان ها نگاه نداریم نگاه همون به دست آدم نیست تا ما رو کمک کنیم بلکه نگاه همون به سوی خدای زنده است اگر مثل داود در شعایط سختی هستیم خود رو در خدای خود تقویت میکنیم نگاه همون به سوی او دعا میکنیم از راه ایمان به اون نظر داریم چشم هم به سوی ایسای مذیعه هست که تغییر نپذیره و از این طریق در ایمان خود قوی میشیم و در زمان مناسب خداوند یاری ما میاد و ما در ایم و ایک از بزرگترین نیازهای ما مسیحیان این است که خداون ایسای مسیحی رو در ذهن و اندیشه خود جلال بدهیم. خدایی که پر جلاله، خدایی که پر محبت هست، خدایی که دعای قوم خودشو میشنه و بیاری اونها میاد.
تقویت خویش در خداوند زنده
Series تعلیمی
Encouraging yourself in the Lord your God
1 Samuel 30.6
Pastor Christopher Buss | 11:00am | Sunday 25 August 2024
Sermon ID | 8262468137505 |
Duration | 40:16 |
Date | |
Category | Sunday - AM |
Bible Text | 1 Samuel 30 |
Language | Persian |
Documents
Add a Comment
Comments
No Comments
© Copyright
2025 SermonAudio.