00:00
00:00
00:01
Transcript
1/0
برای متعالی آیات به انجیل لغا نگاه میکنیم فصل 23 و آیه 43 کلام خداوند ما ایسای مسیح ایسا به به گفت هر آیه نه به تو میگویم امروز با من در فرده اصخاهی بود به هشته راسین فکر میکنیم چنانکه در عهد جدید به ما معرفی شده ادرقل به چند آیه میتونیم نگاه کنیم که در اونجا بهشت راستی در آین مسیحیت برای ما توضیح داده شد. حیات جافدانی و حیات عبدی. همچنان که در عهد قدیم میخونیم و به بیشتر مظامیر داوود به ما جاج به حیات عبدی صحبت شده. و متاسفانه کسانی هستن که همچنان ادا میکنن که در مورد حیات عبدی در عهد قدیم مطلب زیادی وجود نداره. در صورتی که کتاب مقدس کتاب حیات جافدانی هست و مطالب زیادی هست در اون مکاشفات راستین در مورد عبدیت حتی در کتاب های ابتدایی کتاب مقدس که ما راجب درخت حیات میخانیم. اما در فرصتی که پیش روی داریم میخواییم به چند آیه نگاه کنیم در عهد جدید در مورد حیات جافدانی و در اینجا این آیات بسیار معروف خداوند ما ایسای مسیح مکتوب هست که با اون جنایتکاری که در کنار او مسلوح شده بود چونین گفت هر آینه به تو میگویم امروز با من در پردیس خواهی بود در کنار مسیح دو دوست و یا دو جنایتکار بود که مسلوح شده بودن یکی از اونا کف میگفت او رو توهین میکرد و اعتقاد نداشت حتی وقتی که داشت رنج میکشید و رو به مرگ بود اما اون جنایتکار دیگر اکسال عمل متفاوتی داشت و اون همکار جنایتکارشو توبیخ میکنه و میگه اگر از تو از خدا نمیترسی ما شایسته این هستیم که مسلو بشیم اما این مرد هیچ خطای مرتکب نشده به چه علت اون جنایتکار چونین حرفی رو زد؟ هر دوی این دوست ها وایا قاتل ها در جای دیگه به ما گفتید که اینا قاتل هم بودن به اتمال زیاد اینا راهزنهای بودن که راه می زدند، از مردم دوزی می کردن و اونا رو می کشتن و آزایش مردم رو در بیرون شهر گرفته بودن و شاید اونا اطلاع زیادی در مورد مسیح نداشتن و نمی دونستن که مسیحای موعود در بین اونا هست و اکنون مسلوب میشه اما این دوزی که روبه مرکز و مسلوب شده به نظر میرسه که اطلاعاتی داره در مورد مسیح و بعد مسیح رو به عنوان خداون مخاطب میسازن اون جنایتکار اول که اعتقاد نداره چون این میگه میگه اگر تو مسیح هستی خدا و ما را برهان اما اون جنایتکار دوه، میگه ای خداون مرا به یاد آور هنگامی که به ملکوت خدایی. این من از کجا میدونه که ایسا همون مسیحاست که پیانبران راستین در عهد قدیم راجبش نبوت کردن و اکنون مسیحای معود آمده و در بین قوم هست و او وارد ملکوت خود شده. حالا درک او از ملک و چه هست ما نمیدونیم. اما او میدونست که مسیح پادشاه جنان که بر اون تقصیر نامه نوشته شده بود. در بالای سلیفی این از پادشاه یهود و اکنون به مسیح میگه مرا به یاد آورد. او میگه من و این دوستم داریم میمیریم اما تو به ملکوت خود وارد خواهی شد و او رو خداون مخاطب میسازه میگه ای خداون تو ذات خدایی داری و حتی اگر تو رو مسلوب کنن زنده خواهی مارد و وارد ملکوت خود خواهی شد شاید او فکر میکنه که ملکوت وایا پادشای مسیح در روی زمین هست و شاید میدونه که او یک ملکوت آسمانی هست اما در از صورت چونین میگه میگه ای خداوند مرا به یاد آور و میدونه که خداوند قدرتش رو ده در او رو ببخشای به او هیات بده و بارد ملکوت خود سازه زمانه که بارد ملکوت خود کرده اما این جنایتکار این مطلب رو از کجا فرا گرفته؟ در پاس آخو میتونیم بگیم به اعتمال زیاد اونو از زبان فریسیان و کاهنان شنیده افرادی که در بین جمعیت هستند و فریاد میزنند مطالبی رو که به اونا گفته بود راجب خودش اونا این مطالب رو میگفتن. تو چنین گفتی که فلانکار رو انجام خواهی داد؟ تو چنین گفتی که پسر خدا هستی؟ و اعتمالاً اینا مطالبی هست که این جنایتکار فرا گرفته از اون جمعیتی که فریاد میزنن. و این مثل یک موعزه است در میان اون سخنان اون فریسیان و مشایخ یهود که فریاد میزنن و مسیر رو تمسخار می کنن این مرد داره با هدایت رول قدس وعزه انجی رو می شنوه و درک می کنه در نهایت که او مسیهای موجوده و این پاسخ منطقی رو بر زبان می آره و می که ای خداوند مرا به یاد آور هنگام میکه به ملکت خود دارایی و در پاسخو خداونتونین میگه هر آینه به تو میگویم امروز با من در پردیس خواهی بود اون مرد میپرسه هنگام ای که به ملکوت و خدایی و اون جنایتگاه نمیدونست مسیح چه زمانی و چه گونه وارد ملکوت میشه مسیح اون پاسخو میده میگه امروز با من خواهی بود و در کجا؟ در پردیس پردیس یعنی ایک باغ بسیار زیبا و پشکو در کتاب مقدس این واجه به معنی بهشت هست. و خدا من میگه امروز تو در بهشت راستین خواهی بود. ولبته نا اون بهشتی که مسلمین بهش اعتقاد دارن و درش هوریان و غلمان ها هستن، بلکه بهشت راستین. و این جنایت کاری که دوست راهزن است و بدون شک گهودیه اما او رو از سور جامعه ترد کردن و اجازه نداره وارد معبت بشه و پرستش کنه اما این فرد که اکرون مسلوب شده و روبه مرگه و همچنان که مسیر رنج می کشه به جایی میلیون نفری که بخشوده خواهند شد و روبه مرگ هست این مرد در میابه که مسیر قادره تا او رو ببخشایه و نجات بده و وارد ملکوت گردانه و این تصویر شگفتی آوری هست از ازلیت کی در پیش روی داریم الان با گذاریم به فصل 18 نگاه کنیم دیگر می خواهیم با آیاتی نگاه کنیم که رفتاره به هشت راستین آیه 18 چون این میخونیم. یکی از رؤسا، از وی سؤال نبود، یعنی از مسیح سؤال کرد. ای استاد نیکو، چه کنم تا حیات جافدانی را وارس کردم؟ این آیه بسیار جالبی هست و به ما مطالب زیادی رو توضیح میده. در اینجا ما گفته شده که یکی از رؤسا نزد مسیح میاد. به دیگر اناجل نگاه میکنیم و اطلاعات بیشتری در نیابیم که این فرق بسیار سروتمند هست و یک یکی از رحصای جوان هست و در ذهن خودش فرد مذهبی هست و خداپرسته و به خودش بسیار اعتماد میکنه و همچنان که خواهیم دید این فرد میاد نظر مصیب یکی از رحصا و به ما گفته شده که این فرد در اناجل دیگه به ما گفته شده که این فرد به سرعت میاد کسی که صاحب اقتداره سروتمنده اما واقعا میخواد این سؤال از مصیب پرسه و با احترام گامبر نمی داره با تمتراخ نمی آد بلکه می ده به نظر مسیح و می آد و چونین می گه ای استاد نیکو چه کنم تا آیات جافدانی را وارس کردم او درک نکرده که مسیح خدای زنده است بلکه با این فاجه او رو مخاطب می سازه ای استاد نیکو اما اون جنایتکار یقین داشت وقتی که او رو مخاطب می سازه می گه ای خداوند و می دونست که مسیح بر مرق خلوه خواهد کرد و وارد ملکوت خود خواهد شد. اما این رئیس یهودیان سآل می کنه و او رو مخاطبی سازه می کنه ای استاد نیکا چه کنم؟ چه کاری انجام تمت حیات جافدانی را وارست کردم؟ این فربایی که یهودیه نمیدونه که برای نجات، هیچ کاری نیست که ما بتونیم انجام بدیم. دوست عزیز، هیچ کار ثوابی نیست که شما انجام بدید تا خداوند و خاطر اون به شما حیات جافدانی بده. شما گناهکاری تحت لعنت خدای زنده هستی. یک اون گناه کردی، حتی یک ثانیم خدای زندر و محبت و پرستش نکردی، یک ذهنم از او اطاعت نکردی. حتی به اون فکر نکردی، اون رو متعلیه نکردی، اون رو نمیشه ناسی، از اون اطاعت نکردی، اون رو خدمت نکردی، و یک اوم شریعت اون رو زیر پاگ داشتی، هر نوع گناهی رو مرتکف شدی، و نیازداری به رحمت. اما این رئیس یعود که سروتمند و جوان میگه، ای آستان اینه گو چه کنم؟ تا حیات جافدانی را وارث کردن می نشون می ده که هیچ اطلاعی ندار از ذات قدار زنده. فریسیان قافل بودن. رعصه های یهود و خشکمثبه های یهود هیچ اطلاعی راجب راه نجات نداشتن. دوسته عزیز، آیا شما نیز در این شرایط هستید؟ شما نیست ممکنه انژی رو بشنوید و ات در این زمینه کاملا بی اطلاع باشید. شما ممکنه اتا پی اچ دی داشته باشید اما در زمینه مسائل منوی کاملا بیسواد و بیاگاه باشید. این که خدای زنده چه کاری انجام داده تا گناهکاران رو ببخشای و نجات بده؟ این مرد یهود که ایک از رعصای یهوده و تحصیل کرده هست در بین یهود و اطلاعات زیادی داره اما در زمینه راه نجات کاملاً بیسواده. این فرد بدون شک مرتب به کلیسه یهود میرفته، بدون شک در اونجا از بچگی بهش تعلیم دادن، اما اینها را اصلاً فراه نگرفته و واقعاً در نیافته که او یک گناهکاره و نیاز داره به رحمت و فیض خدای زنده تا به رایگان مخشوده بشه. هدگز این رو درک نکرده و چون این میگه با افتخار چه کنم تا حیات جاودانی را وارس کردم. اما حد اقل میدونه چیزی به نام حیات جاودانی وجود داره و به نظر میرسه که میدونه که این حیات جاودانی به همه یه یهودی ها نمیرسه چون از نسل ابراهیم هستن. او میدونه که یک اتفاقی باید روی بده علاوه برای این که او یکی عوضی هست. پس اون اطلاعاتی داره. ادنقل میدونی که حیات جافدانی هست و او فاقدش هست. دوست عزیز امیدوارم شما نیست تا این عد بدونید که شما حیات جاودانی رو به شکل طبیعی ندارید. در جهان غرب اکنون مسیحیت کنار گذارده شده و همه بی خدا هستن. سالا قبل همه در این کشور چون به دنیا آمدن و کلیزه ها باز بود و همه به کلیزه ها میردن فهمی کنن مسیحی هستن. و یهودیان در اون زمان فکر میکدن چون از نسل یهود هستن نجات یافتن. اما کتاب مقدس به ما میگه رستگاری هیچ ربطی به قوم و نجات و قبیله نداره. شما باید به شکل شخصی توبه کنید، از مسیح بیایید، به او اعتماد کنید، زندگیتونو به او بدید و به کارش اعتماد کنید تا نجات یافتید. اما این یهودی میدونه که حیات جافدانی رو نداره و باید به شکلی اونو به دست بیاره. به شکل اشتباهی فکر میکنه که باید کاری انجام بده. به شکلی فکر میکنه باید یک کاری انجام بده. و دوست عزیز شما نیست باید بدونه که فاقد حیات جافدانی هست. سفر ساحه یوزده چونین میخونیم، خداوند ببین میگه از بحر چه مرا نیکو میگویی؟ حالا که هیچ کس نیکو نیست جز یکی که خدا باشد سفر خداوند انگوشت میذار روی مشکلاتو احکام را می دانید. و خداون اشار می کن به لوه دوم ده فرمان. یعنی خداون او رو در زمینه وضعیفش نسبت به خدای زنده زیر سوال نمی بره. بلکه نسبت به وضعیفش نسبت به انسان هاست که او رو زیر سوال می بره. زنا مکن قط مکن دوزی منما شهادت درو اومده. پدر مادر خود را محترم دار. و اون یهودی با اتمینان میگه همه این ها را از گودکی خود نگاه داشته هم. این شکل شخص درک بسیار سطحی دار از شریعت خدای زنده. بدون شکل او تمامی این شریعت ها را بارها زیر پا گذاشته و نمیدونست که گستردگی شریعت خداون چقدر عظیمه. او فکر میکنه وقتی که حکم خدابن میگه قط مکن، یعنی این که شمشیر به گردن کسی نزن. در صورتی که معنای این حکم بی قط مکن اینه که نه فقط به کسی آزار نرسون، بلکه حتی شادی و آسایش کسی رو بگیری، این قط محصول میشه. شما امید کسی رو قط نکن، این قط محصول میشه. هیچ چیزی رو که باعث شادی ایک فرد میشه، و یا شخصیت رو میسازه، خراب نکن، نفرت نداشت باش. و خداوند ما عیسای مصیح این رو توضیح میده. اگر از کسی نفرت داشت باشی در دلت، این قط محصول میشه. شما ممکنه فکر کنید این قتل نیست اما این در شریعت خداون قتل محسوب میشه. اگر در دل خسومت و نفرت داری نسبت به کسی، شما این حکمه شکستیر قتل ما کن. تمامی شریعت خداون به این شکل گسترده هست. هر یک از فرامین شریعت خداوند اشاره داره بی که از احکامی که دیگر اون احکام و کوچک رو دربار می گیره. اما این فرد اینا رو نمی دونه و تصفیم می کنه همه اونها رو عفث کرده. و خداوند یک سؤالی از اون می کنه. این سؤال خاص او هست. زیرا از این طریقه که خداوند مچ او رو می گیره که آیا واقعا او میخواد پهی ببره که گناهکاری یا نه؟ آیا واقعا در پهی بخشش گناهانش هست یا نه؟ آی بیستودو چون ایزاین را شنید بدون گفت هنوز تو یک چیز را کم داریم آنچه داری بفروش و به فقرا بده که در آسمان گنجی خواهی داشت پس آمده مرا پیروی کن هایا این حاضره از سروتش بگذره؟ این آزمون برای اون مرد سروتمند هست. این مرد آشق پول و سروتش هست. گناه او هرس و آزه. او آشق دارائش هست. و خداون بهش میگه های حاضره از سر این گناه در بگذری تا بتونی با من سارک بشی؟ در حقیقت این آزمون اون مرد سروتمنده. و مناهی این آقایی نیست که ما اگر میخواییم مسیحی بشیم همه داراییمون باید از دست بدیم و فقیر بشیم تا بتونیم مسیحی ما رو به پذیر خیلی ما اگر می خواهیم نجات یا باید حاضر باشیم از سر همه گناهانمون بگذاریم، توبه کنیم و زندگیمونو به مسیح بدیم تا ما رو به وزیره. پس این سؤالاتی که در اینجا شده و این بحث راجع به حیات جافدانیست. این یهودی به دنبال حیات جافدانیست دوست عزیز. زمانی خواهد اصید دوست عزیز برای هریک از من و شما که ایک جدایی روی خواهد داد. جدایی بین بخش مادی وجود شما و بخش معنوی وجود شما یا بخش غیر مادی شما بخش مادی شما یعنی بدن شما که اکنون در این سالون نشسته با سخون و جسم شما هران چه که قابل رویت هست هران چه که فیزیکی هست و شما در آینه میبینید اما در درانون بدن شما روح نامیرای وجود داره روحی که قابل دیدن نیست که از توانای پیچیده یه سیستم عصبی و فکر و اندیشی شما استفاده می کنه به شکلی روح شما در شماست که جراح مغز عصاب نمیتونه اون رو ببینه زیرا کاملا غیرمادی است روح شما کاملاً غیرمادهی هست. اون روح یک زمان از بدن شما جدا خواهد شد. دوست عزیز، آیا حتی به این موضوع فکر کردی؟ روزی خواهی مورد و روح تو از بدن تو جدا خواهد شد. کتاب مقدس میگه او از بدن شما بیرون کشیده میشه. و اون وقت بدن در خواهف سپرده میشه و روح وارد عبدیت میگرده. دوست عزیز، شایسته از که این موضوع فکر کنید روزی خواهد وصیت که دوستان شما خواهند که فلانی رو بیاد داشتی او هم مرد اون بدن شما که مثل یک لباس هست و یک عمر او رو حمل کردی اکنون اون رو مثل یک لباس از تن کسی بیرون میارن بدن شما رو از روح جدا می سازن و اون وقت روح شما که نامیراس وارد عبدیت می شه به ازور خدای زنده می رسه و یا پذیرفته می شه و یا به لعنت عبدی دوچار می شه و همه بستگی به این داره که آیا شما در این جهان خدای زنده رو یافتید و مسیح شما رو نجات داد یا نه؟ این آیات راجع به این مطالب معنوی هست. بگذارید به انجل یوهنان نگاه کنیم و فصل 11 آیه 23 اینا اشاره داره به روایت رستاخیز ایلازر زمانی که اولو چهار روز در غرب گذارده بودن خداون میاد و با مارتا صحبت میکنه چهار روزه که برادر او رو در غرب گذاشتم. ایسا به دو گفت برادر تو خواهد برخواست آی 24 مرتبه به گفت میدانم که در قیامت روز باسقسین خواهد برخواست ایسا به دو گفت این کلام بسیار عالیه فقط خدای زنده قادر اون رو بیان کنه من قیامت و حیات هستم هر که به من ایمان آورد اگر مرده باشد زنده گردد و هر که زنده بود و به من ایمان آورد تا به عبد نخواهد مرد آیا اینجا باور میکنید؟ دست ازیز آیا ایمان دارید به ایمان مسیحی؟ ایمان مسیحیت ایمان به خداییست که از مردگان رستاخیز نمود ایمان مسیحیت ایمانی هست که اشاره داره به جایگزینی ما نیاز داریم یک جایگزین یک واسطه چگونه ما میتونیم به بهش برسیم؟ چگونه ما گناهکاران میتونیم به حضور خدای قدوس برسیم؟ و روح ما به حضور رو برسه؟ چگونه ممکنه به ما بدنهایی داده بشه که رستاخی زیافتی؟ اینا مطالبی که کتاب مقدس ما میگه. چه درعهد قدیم و چه درعهد جدید. چگونه این ممکن هست؟ ما نیاز داریم به یک جایگوزین و کتاب مقدس به ما میگی که اون جایگوزین خدای زنده است خداوند ما عیسای مسیحی که از ازل وجود داشته برابر با پدر آسمانیست بسر خدای زنده و حقیقی که از ازل تا به عبد وجود داشته اوست که در یک بحره از زمان جسمی گرده انسان میگرده تا جایگوزین من باشه و شما اگر واقعا به او ایمان بیارید تا به سلیب بشه و در اونجا به خاطر گناهان من مسیحی بمیره و شاید برای شما اگر به او ایمان بیاری توا کنی تا با مسیح شما رو هم بپذیره اگر واقعا به او ایمان بیاری و از مسیح میا تا جایوزین ما گناهکاران باشه و به جای ما از مردگان رستاخیز میکنه او زنجیرهای مر رو پاره میکنه و از قبل میخیزه برای همه مسیحیان به عنوان قوم خودش میمیره به جایگذینی از اونها مسلوب میشه تا ما در اون حیاتو دریافت کنیم. دوست عزیز، در این جهان هیچ دین و مذهبی وجود نداره که درش خدا قومشو به این شکل نجات بده. دنها در مسیحیت هست. یعنی دین راستین که خدای زنده قومش رو نجات میده وقتی که جسمی پوشه و به این جهان میاد تا به جای ما بمیره و ما رو رستگار سازه دوست ازید شما به چنین خدای نیاز دارید؟ شما نیاز دارید تا او شما رو نجات بده و محبتش رو بر شما بریزه تا به حیات عبدی برسید دوست ازید به فصل 14 اینجیلی و هننان نگاه کنید این آیات بسیار زیبا نگاه کنید کلام خدافند مایسایی مسیح چونین میگه دل شما مسترب نشبت به خدا ایمان آوری به من نیزیما ناوره در خانه پدر من منظل بسیار هست و اگر نه به شما میگفتم میروم تا برای شما مکانی حاضر کنم بس به هیچ جایی هست که در اون زندگی میکنن خدای زنده داره رو ساکنه این موضوع بسیار جدیه هست اگر چونین مکانی وجود نداشت خداوند اونو نمیگفتم بس خداوند به شاگردانش چونین میگه میروم تا برای شما مکانی حاضر کنم شاگدان در اون لحظه نمیدونن منظور مسیح چه هست. مسیح اونا میگه من میرم تا مکانی برای شما حاضر کنم. من بیادارم وقتی که جوان بودم فکر میکردم که منظورش اینی که مسیح به بهش میره تا بهش روی جای زیبا سازه برای ما و در اون خونهای با شکوی بسازه تا مکان زیبای باشه برای ما مسیح هم. نه دوست عزیز، معنای کلام این نیست. مسیح میگه من به سلیب خواهم رفت تا از اون طریق از طریق مرگم این مکان رو برای تو فراهم سازم من دارم برای اون سلیب آماده میشم و در اونجا اجازه میدم تا دستگیر بشم به دست این رومیان من رو به شکل ناادلانهی محاکمه کنن و سلیب کنن و در اونجاست که پدر من گناهان همه کسانی که نجات میابن بر من خواهد ریخت و مجازات ازلی اونها رو بر من فرو خواهد ریخت و من اونها رو به جای اونها تعمل خواهم کرد به دین مناست که میگه می روهم تا برای شما مکانی در بهش حاضر سازم از طریق مرگم بر روی آن صلیب سپس در آی سه چونین می خونیم و اگر بروهم و از برای شما مکانی حاضر کنم باز می آیم و شما را برداشته با خود خواهم برد تا جایی که من می باشم شما نیز باشید و دوست عزیز خداوند ما گویی هر روزه باز میگرده به بسیاری کسانی که نجاتی آفتن توسط اون کسانی که از این جهان رفتن و کسانی که از این جهان میرن و مسیحین خداوند گویی برای هر یک از اونا میاد و اونا رو به خانه خود میبره اما روزی خواهد آمد که او به این جهان باز خواهد گرست با قدرت و جلان خود و لشکر فرشتگان و اون پایان جهان خواهد بود و روز مجازات امومی و این زمانی هست که مسیحیان چیز بسیار عالی رو در یافت خواهند کرد بدنهای که رستاخیز یافته ما نمیتونیم به همه ای آیات نگاه کنیم اما در کتاب مقدس به ما گفته شده که بدنهای ما که در قرب گذارده میشه روزی رستاخیز خواهد کرده مهم نیست که هایا این بدن سوخته بشه و یا در دریا بیفته و یا هزار سال از مرگش گذرده باشه و کاملا استقونا و بدنش نابود شده باشه خدای زنده قدرتش رو داره تا بار دیگه اون بدن رو رستاخیز بده اما این بدن کاملا متفاوت آن بدن روی زمینی هست زیرا این بدن اکنون جلال یافته و علاوه برای این که مادی هست، یک حالت معنوی رو هم داره. این مطلبی که کتاب مقدس ما میگه. اونوقت ما مسیحان شبیه خدا و ایسای مسیح هاییم بود. پاک، این فرشگان مقدس و قدرت ها و تبانایه هایی داریم که حتی نمیشه تصفارش رو کرد در روی زمین. قدرت ذهنی و اندیشه این ما گوی بینهایت عظیم میشه. و علاوه پاک و مقدس و بدون گناه میشه. و مشارکتی که بههش هست در بین مقدسین بسیار آلی هست. پاک و پر از محبت و پر از شادی که غیر قابل توصیفه. و این شادی عبدی و جاودانیست در حضور خدافند مایسای مزید و دنهایی که رستاخی زیافته. و نامیراست و این اراده خداونده که چینی روی بده اراده خداونده که این زمین از نوع با ساخته بشه و کسانی که ازو اطاعت میکنند خداوند با اونها در روی این زمین سالک باشه و اونها رو برکت بده با غنایی که غیر قابل توصیف هست اما آدمی تویان کرده و گناه ورزیده آدم و هوا هم دست شیطان شدن و خدا رو رد کردن اما اراده خداون این بود که اون نقشه به انجام برسه و انسان ها زمین رو پر سازن اکنون آدمی گناه کرده از بهش از اضافه رو خداون رانده شده اما خداون از طریق انجی مردم رو دوت میکنه تا ایمان بیارم و وارده فردوس کردن. اما وقتی که زمین باز گرده و زمین رو با آتش نابود سازه و گویی تمام اناسور زوب گرده چنان که پترس رسول میگه اونگاه زمین رو از نوع باز خواهد ساخت. شاید اون رو بسیار عظیمتر و بزرگتر به سازه. گویی آسمان به زمین میرسه و گویی یکی میشند. مادیات و معنویات با هم یکی خواهم شدن. و اون وقت ما مسیحیان وارسین آن زمین خواهیم شد. با بدن هایی که رساخی زیافته، قابل تشخیص هست، اما ایرادها و گناهان و نقصهای گذشتر رو نداره، بلکه کامله. اما فرض کنید شما یک مسیحی باشید و اکنون بمیرید، اون وقت چه روی خواهد داد؟ میگه که لحاظ بدن من از روح جدا میشه و روح من به بهشتی میره که مسیح درش است قبل از اینکه مسیح بیاد و جهان رو نابود سازه و به ما بدنهای رستاخیز بده. در اون شرایط روح من در چه شرایطه؟ رسول راسین و خداوند در دوم قولنتیان فصل پنج میگی که هیچ کس وقتی که به فردوس مسیح برسه برهنه نخواهد بود به شکل یک روح و ما واقعا نمیدونیم به چه شباهت خواهد داشت زیرا روح شما پوشانده میشه با چه چیزی؟ انوز با اون بدن رساغی زیافته پوشیده نمیشه اما با چه؟ اگر ما مسیحی بشیم و روح ما به بهش بره بعد از مرک اون چه چیزی از که روح ما رو میپوشونه و برهنه نیستیم و قابل تشخیص دستیم برای یک دیگر و با دیگران مشارکت داریم اون جامعی ما پارسای مسیح هست که روح ما در اون پوشیده خواهد شد با اون پارسای مسیح البته ما ذات خدایی بیدار نمی کنیم اگر از خدا نمی گردیم اما شبیه پسر خدا می گردیم به شباهت اودر می آییم پر از محبت و قدوسیت و نیکی نسبت به دیگران و جلال اگر شما ایک مسیحی باشید روح شما به این شکل به اون جامعه پارسایی مسیح پوشیده خواهد شد. که متاسفانه زبان قادر به توصیفش نیست و کتاب مقدس اون رو به ما توصیف نکرده مگر به شکل نمادین. اما سآل اینه دوست عزیز، شما در چه وضعیتی هستید؟ ای دوست عزیز، باید آرزو کنید که به چونین حیات عبدی برسید و در یابت که جدای از مسیحی، حتی اگر تمام این دنیا رو داشته باشید هیچه و اگر بهشت و حیات جافدانی رو نداشته باشید تمام دنیا رو هم به شما بدن هیچه دوست عزیز، خدایی ما خدایی محبته اما شما باید نزدو بیایید باید واقعا توبه کنید و زندگیتو رو به او بدید و از او بخواهی تا شما رو بدرساز بیکه از فرزندانش. از او بخواهی تا به شما یک حیات تازه بده و رحمتش رو به شما عطا کنه و بهش رو به رایگان.
آموزه بهشت در عهدجدید
Series تعلیمی
Heaven in the New Testament
Sermon ID | 7324643591956 |
Duration | 29:10 |
Date | |
Category | Sunday - AM |
Bible Text | Luke 23:43 |
Language | Persian |
Documents
Add a Comment
Comments
No Comments
© Copyright
2025 SermonAudio.