رساله اول پولست رسول به تیموتاز فصل یک و آیه اول موضوع صحبت نهایت و یا خواهیت شریعت مثال اول پولوز به تیموتواز نامه یه هست که در اون کلمات جدی هست، اشتهار جدی هست از پولوز رسول که پیر شده به تیموتواز که یک شبان جوانه شاید حدود بیست سالشه نسلی که سی سال میسیر جوانه تیموتواز رو خداوند در افصاص گذارده و پولوز رسول به جای دیگه حرکت کرده در مقنونی هست و تاریخ نویزان به ما میگن که این نامه از لادکیه نوشته شده در بودود شست دو بعد از میلاد و نامه ای هست که یکی از شبانهای کلیس ها به شبان دیگه میریز بس این رساله یه شبانی هست اما در اون مطالب زیادی هست برای ما ایمانداران نیست تیموتاز که از همکاران پولوس رسول بود و مدت دوازده سال در خدمت های بشارتی و کمک میکند از زمان دومی سفر پولوس شاید وقتی که جوان بود نزدیک بیس سالش بود با پولوس حرکت میکند و خدا و انتها از رو استفاده کرد در اون مموریت های خطرناک با پولوس باشه و اون رو در کتاب اعمال رسولان میخونیم و همچنین در اول تصور نیکام جایی که دیگر مبشری نمیتونن حرکت کنن نام او هست که او مرد بسیار شجاعی هست و حرکت میکنه و پولوس رسول رو کمک میکنه در خدمتش در اول قرارتیان نام اول نام تیموتاوس هست و اون کسی هست که به کلیسا یاداوری می کنه مطالبی رو که رسول رازین و خدافند به کلیسا تعلیم داده بوده در صحبت فلیپیان نیست نامو اومده و پولوس از او تعریف می کنه و می گه من هیچ کس رو مثل تیموتاوس ندارم بس یک ایماندار جوونه بسیار وفاداره به خدافند و این اولگوی هست برای ما مسیحیان رساله اول پولوس به تیموتاوس در این پولوس میاد به تیماتوس فرمان میده، حکمیده که چگونه به ایسته و مسایل مهم میروه به او یاداوری میکنه اگر با یه سه بانوان مثال دقت کنیم چونی نمیخونیم؟ چنانکه انگامی که آزمه مقدونیه بودم به شما ارتماس بودم که در افسوس بمانین تا بعضی را فرمان دهی که تعلیمی دیگر ندهن و در سطح سر این رساله میبینیم که این واجه تکرار شده و پلوس به او یاد آبره می کنی که مراقب باش. اده ای هستن که تعالیم غلطی رو می دن. اما من اعتماس می کنم از تو. به تو فرمان می دم. یعنی فرمان می ده بود. می گه از تو خواهش می کنم و از سمیم قربل از تو می خواهم که این کار را انجام بدی. آنچه رو که درسته به جا بیاد به عنوان شبان کلیس از کسی ترسی نداشته باشه شاید پولوس احساس می کنه که تیموتواس جوونه شجاحتی نداره شاید فکر می کنه پولوس داره پیر می شه و دیگه فرصت زیادی نمونده تا این مطالب رو به تیموتواس یاد آوری کنه زیرا این دو با هم بسیار دوست هستن در خدمت به خداون همکارن پشت هم رو دارن و پولوس رسول نیازی نداره تا تعریف کنه از تیموتو، سریعی میرسه به اصل مطلمت هایی بیاره که بسیار مهمه بود و یاد آوری میکنه. او فرمان میده، میگه فرمان اینه که غیر از آنچه که مکتوب تعلیمی دیگهی در کلیسا ندهیم. در آیه پنج که آیه هست که میخواییم بهش فکر کنیم توی این میخوانیم غایت حکم یا غایت شریعت محبت هست. این آیه به ما میگی که معنای زندگی چه هست؟ هدف زندگی چه هست؟ هدف زندگی شما چه هست دوستان عزیز؟ ما در این دنیا چه کاری باید انجام بدیم؟ باید به چه کاری مشغول باشیم؟ قوایت و نهایت زندگی ما چه هست؟ خداوند از ما چه میخواد؟ آی پنج اما قوایت حوم یا شریعت محبت هست محبت از ذل پاک و وجدان صالح و ایمان بیریاد پس این هدف بسیار بزرگی هست در تمام کارهای معنوی که ما انجام بیدیم در تمام کارهای روحانی هدف اصل اینی که ما وسیله باشیم تا به دیگران محبت برسن. یعنی ایمان و مسیحیت بسیار رب داره به محبت. خدای ما مسیحان خدای محبته. و ما باید این محبت رو به دیگران نشون بدیم. محبت. و این محبت ریاکارانه نیست. این محبت از دل پاک برمیخیزه. نه کذاهور، نه ریاکاری از ذل پاک و وجدان صالح و ایمان بیریا از این هدف بسیار بزرگی هست برای ما مسیحان و ایک هدف اصلی هست که ما مسیحان واقعا بهش تمرکش کنیم تا وقتی که قدوان ما رو در این جهان قرار داده و آیات دیگه در کتاب مقدس میخونیم که هدف دیگه دیگه یک مسیحی در این جهان اینه که به نام خدوهن ایسای مذهی جلال برسون باشی به زندگیش و رفتارش و کارهایی که انجام میده بس هدف ما اینو که خدای خود و نجات دنده خود رو جلال دهیم این هدف دیگه بزرگ ما مسیحیان هست که خدوهن به این دلیل ما را در این جهان قرار داده و الاخره ما باایستی سمرات معنوی به بار بیاریم. این سمرات معنوی هم اون فیضایی هست که در ما دیده میشه و روشت میکنه و هم این که خداوند از ما استفاده میکنه تا دیگران رو وارد ملکوت سازه و اونها نیزنجات پیدا کنن. هدف دیگه زندگی ما مست یعنی اینه که خدای زنده واقعی رو بهتر بشناسیم و از او لذت ببریم. بالبته این هدف اصلیه. هدف اصلی قایت خلقت اینه که خدا رو بشناسیم به درستی ذاتش رو و از او لذت ببریم. بس اهداف زیادی هست اما در این آیه به ما میگه غایت شریعت، آنچه که خداوند از ما میخواد، محبته که از دل پاک و وجدان ساله و ایمان بیریا برخیسته. البته این اهداف به ویژه رب داره به ایمانداران مسیحی. در صورتی که میشه گفت همه ای انسان ها چنین وظیفه ای رو دارند. یا خداوند اونا رو خلق کرده و اراده خداوند برای اونا چنین هست. شما با زندگی چه میکنید دست عزیز؟ شما از خودت چه سؤالی رو میپرسی؟ وقتی که با آخر عمره تسیری و پیر شدی و رو به مرگی به زندگیت نگاه میکنی و با خودت میگی من با زندگیم چی کردم؟ و اگر به حضور خداوند برسی خداوند از شما میپرسه آیا من رو شناختی؟ آیا در محبت روش کردی؟ آیا سمرات معنوی رو به بارا وردی؟ آیا دلی پاک داشتی؟ آیا وجدانت صالح و درست بود؟ ایا ایمانت و بیریا بود؟ همه ایما باید این سمرات عالی رو در خود داشته باشید، این خصوصیات یکی مصیحی رو لذاب بگذارید به این آیه دقیق کنیم در آیه پنج که پلوس به تیموس چونین میگه؟ وقتی که راج به شریعت صحبت میرویم یا یا حکم میگه قایت حکم محبت هست از دل پاک وقتی که اینجا میخونیم قایت حکم یا قایت شریعت منظور پلوس کدام ایک از احکام هست کدام ایک از ده فرمانی که خدا بند موسا داد ادیه از مفسرین میگن این تعالی میه هست که در کتاب مقدس وجود داره و یا اون دستوراتی که در آیات قبلی پلوس به تیموتوس داده و یا احکام دیگه ای که در همین رساله هست و منظور پولوس رسول این احکام هست اده دیگه از مفسرین میگن اون خدمت شبانی کلیسه هست این حکمیه که پولوس به تیموتوس میگه میگه این رو در نظر داشته باشه دیگه مفسرین میگن این اشاره دار به شریعت خداوند یعنی اون ده فرمانی که خداوند به موسى داد یا فرامین اخلاقی آیه هفت و هشت جاج به شریعت صحبت می کنه یکی دیگه از مفسدین به نام متیو پول می گه این تعالیمی هست که پولوس به تیموتوس داده و با اون حکم میکنه و این حکم را در آیات سه و چهار میبینیم و این چنینست نگامی که آزم مقدونی بودم به شما التماس بودم در افسوس بمانیم تا بعضی را فرمان دهی که تعلیمی دیگر ندهن و به افسانه ها و چجر نامه های بی پایان دل نسپارد که این ها مباحثات را نه آن پرورش خدایی را که در ایمان هست پدید میابرد و از این فرمانی که میده و یا این حکم چه هست؟ اینی که تیموتوس تعلیمی دیگری نده نگرانچی که در کلام مکتوبه و بخش دوم اون در همون آیه چار هست که میگه به افثان ها و داستان ها گوش نسپاره به اون مباحثاتی که در بین یهود بود که اینا باعث رشد در ایمان نمیشه بلکه باعث بحث و جدل میشه پس دروله اول وظیفه تیموتوس اینی که بعضی را فرمان دهی که تعلیمی دیگر ندهن کاملا مشخصه که در اون زمان کلیسا، افراد بودن در کلیسا که تعالیم غلطی رو میدن. مشخصه که یک تعالیمی هست که درسته و در کلیسا رایجه و همچنین تعالیمی هست که غلطه. و اونا هم در کلیس ها رو باجدارد. تعلیمی هست که ما باید اونا رو بپذیریم و تعلیمی هست که باید اونا رو رد کنیم. در نمه مسیح بیان میشه، در کلیس ها بیان میشه، اما ما باید اونا رو رد کنیم. و این موضوع مسئله نیست که سرسری باشه و سطی باشه و بگیم خب تا شما تا وقتی که همدیگر رو محبت می کنید، همدیگر رو دوست دارید، مهم نیست. الان ایکی تعلیمش کمی غ و این تعلیم تعلیم درستی نیست، مطابق عموزه ایمان نیست و وظیفه تیمو هست اینه که باید به این افراد فرمان بده که این کار را انجام ندن همیشه با فروتنی، با بردباری و با فیض اما متاسفانه ایراد در این جا هست که بین کلیسه ها نمیشه همیشه توافق باشه کلیسه هایی هست که این تعلیم غلط رو میرن و ما نمیتونیم با اونا همکاری کنیم و حتی به جایی می رسیم که کلیسه ها باید خودش رو جدا کنن. از اون کلیسه هایی که تعلیمشون قلط هست و کارهایی رو انجام بیدن که درست نیست. و ما با اونها همکاری نمی کنیم. و خود رو از اونها جدا می زنیم. ای دیگه از مسیان چونی رو فکر می کنن؟ می گن این ضروریه بایستی کلیسه هایی که تعلیم درست نیمی دهن ما از اونها جدا بشیم تا کلیسه ها رو سعی کنیم پاک ن در کتاب مقدس مثال هایی به ما داده شده که ببینیم چگونون معلمین غلط تعلیم غلطی رو به ما میرن. نمونهاش حتی در همین رساله اول هست. باید یک چونین نقط کنید. چونین میخونید. پلوس رسول ایسای مسیح به حکم نجات دنده ای ما خدا و مسیح ایسای خداوند. چه کسی میتونه بگه رسول خدا زنده است؟ این موضوع بسیار اساسیه. بسیار ضروریه در کلیسای مسیح. هر کسی نمیتونه بیاد و اعضا کنه که من رسول مسیح هستم. هرکسی نمیتونه ادعا کنه شبان کلیسای ما یکی از رسولانه و امروز در بین کلیسای کریزماتیک این افراد کم نیستن اما پولوس به ما میگه که او آخرین رسولان راستین هست اما رسول مسیر رسالتش از چه کسی گرفته؟ از خداون خداون ایسا مسیر امروز خلقه های زاله وجود داره که اونا مثل مسلمین ذات خدای مسیح را انکار میکنن انکار میکنن که عیسای مسیح ذات خدایی داره و برابر با پدر آسمانیه و در هر جهد با پدر آسمانی و روح القدس برابر تعلیمی دیگه هست آموزهای دیگه هست که شخص مسیح را کوچک میکنه و ذات خدایش را انکار میکنه و چونین کلیسه های ما با اونا فعالیت نمیکنیم و اونا را کنار میزنیم و از زمانی که خدا بند ما عیسای مسیح جس بوشید ظاهت خدایش ازش کاسته نشد و ظاهت انسانی رو بودو افزود و ایک انسان کامل بود و در اینجا به ما گفته شدی که خدای ما نجات دندهی ماست سالینه که چگونه این نجا سورت میگیره؟ کدوم دعا رو خداوند میشنه و به اون پاساخ میده؟ آیا هرکسی میتونه درخواست کنه برای رستگاری؟ آیا امکان داره که ما رستگاری را از دست بدیم؟ آیا طوبه ضروریه برای رستگاری؟ این ها ساله های ضروری و مهم میده هست که پرسیده میشه پس این ها تعلیم دیگه هست که کسانی هستین که تعلیم دیگه میدن در این زمین ها بله ما گفته شدیم که ایسای مسیح امید ماست سآل این که حدف خدای زنده برای آینده چه هست؟ آیا ادده ای تا به عبد از حضور خدا رانده میشن و وارد جهنم میشن؟ آیا کتاب مقدس اینا رو تعلیم میده؟ بله، دقیقاً این موضع کتاب مقدسه اما کساری هستن که تعلیم دیگه ای رو در این زمینه میدن اعتقاد دارن به برزخ و این که گناهکاران از جهنم یک شکل نجات پیدا میکنن آیه دو پلوس به ایمان اشاره میکنه و میگه به فرزان درقیقه ای خود در ایمان دیما تاز یعنی اون ایمان راستین ایمانی که نجات بخشه و این تعریف شده در کلام ایمانی که یقین هست و فرد رو نجات میده و سریع زمینه هم تعالیم اشتباهی وجود داره خدای زنده حقائق رو و آموزهایی در کتاب قدس ورمه هاشکار کرده و اینا ایمان خونده میشه اینا و در این زمینه کسانی هستن که تعالیم دیگه ای رو میدن حالا اگر به پلوس فکر کنیم که زمانه که پلوس سیموتاوس رو در افسوس قرار داد سال اینه که چه تعالیم دیگه ای رو به اونها داد حدود سه سال در اونجا بود و تعالیم میداد و روایت اون در اعمال وصله 18 و 19 هست انجاب و باحثات جدی بود کیو انجام می داد و این ها مسایلی بود که باعث بحث و جدل می شود در اون زمان و پولوس باید علیه اون ها می ستاد و از ایمان دفاع می کرد. همچنین در رساله افسوسیان فصلی یه چه فصل پرجلالی هست و از آموزها در این جا مکتوبه اما کسی ممکنه می گه شما رساله ای فسوسیان رو به این شکل دوست داری تفسیر کنی؟ ما به شکل دیگه اون رو تفسیر می کنیم. نظر من با شما متفاوت هست. چرا شما تصور می کنی که نظر تو درسته و نظر من اشتباهه؟ اون رو مثال رساله افسوسیان در مورد برگوزیدگی صحبت می کنه که ادهی رو بر می کنه و انتخاب می کنه اما کسانی هستن که می گنن من این رو به این شکل در کلام نمی بینم و با شما اختلاف و نظر دارم اما برای اینکه بدونیم کدوم که از تفسیرها درست هست، کدوم که از این آموزها درست هست، باید تحقیق کنیم، باید متعلق کنیم. نه اینکه بگیم موضوع ستیه. فیلا خداوند این مطالب رو در کلام بر ما آشکار کرده. باید متعلق کنیم، دعا کنیم و بدونیم اراده خداوند و نظر خداوند چه هست. و حقیقت رو که مکتوبه در یابن. پلوس چنون میگه؟ میگه چنون که به شما التماس نمودن. یع که در افساس بمانید تا برزی را فرمان دهید. موضوع بسیار جدی است. میگه دارو فرمان دادن که تعلیم دیگری ندهن. بس اولی نکته ای که در میابیم اینه که نهایت و غایت شریعت علت این که ما در اینجا هستیم اینه که محبتی از ذل پاک داشته باشه. و بدونیم که در کلیسا تعالیمی هست که درسته متعالیمی که نادرسته و باید در برابر اونها مقاومت کنیم و اونها رو نفذیریم در بخش دوم پلوس به تیموتواس میگیبین افثان ها و چجرانامه های بی پایان دل نسپارین شبان های هستن که دوست دارن توی کلیس ها وعص کنن و داستان تعریف کنن چننکار انجام دادیم فلان موجز شد در کلیس ها فلان مرد زندگی هشت این مباحثات که اینا نه پربرش خدایی را پدید می آوره بلکه باعث مباحثات میشه و یا شجرانامه های که در اون زمان در بین یهود رایج بود و پولوس بتیموس میگه این افثانه ها و شجرانامه ها باعث مباحثات میشه باعث بحث و جدل میشه باعث میشه که مردم سردرگم بشن و تشویق می کنه تا در یک زمینه شک ایجاج داشته باشن وقتی که فرد میاد داستان تعریف می کنه از خودش تعریف می کنه و این داستانهای عجیب و غریب رو تعریف می کنه وقتی که به این شکل واعث ورز می کنه اینا باعث پرورش فرد در ایمان نمی شن و یک معلم واقعی واقعا به حیرت در میاد که کسی در کلیسا بیاد و چونین بحثای بیربتی رو انجام بده این مطالعه باعث میشه که فرق شک کنه حتی در باره حقانیت کلام خداوند. یعنی که کسی عمدن در کلیسات دروق بکه و این داستانهای عجیب و غریب رو پخش کنه در مورد موجزاتی که صورت میگیره، مردها زنده میشن و غیره، و یا این افثانها و شجرناما هایی که در زمان پولوس، گهودیان در بین خودشون داشتن، اینا باعث مباعثات میشه، برس میشه، باعث رشد ایمان میشه، و چه کاری تیماتوس انجام بده به جای اونها. باید مطالب رو تعلیم بده که باعث بشه مردم به شباهت خداونیسای مسیح در بین. اما این مطالب که باید تعلیم داده بشه و یا این سمراد چه هست؟ های پنج غایت حکم، محبت از دل پاک و وجدان ساله و ایمان بیریا. در مورد این محبتی که در مسیحان هست چه میشه گفت؟ اگر با عهد جدید عاشی نباشید، آیات بسیار زیادی هستن مورد محبت بیویجه اول پتروس، فصیل 1 آیه 22 چون جانهای خدا به واسط این روح به اطاعت راسی پاک ساخته این تا محبت برادرانه ی بیریا داشته باشید، پس ایک دیگر را از دلی پاک به شدت محبت بنمایید. این وظیفه هر مسیحی هست که این محبت را به دیگران نشون بده، محبتی که غایتش شریعت خداوند هست. پس اوله اول محبت جدای از اون آموزهی و تعلیم درست ممکن نیست. عده ای احساساتی میشن و میگن من خداوند رو دوست دارم و مسیر رو دوست دارم و این زندگی ایک مسیره اما اگر آموزهی درستی رو اون فره نگرفته باشین محبت نیست. این محبتی نیست که خداوند اون رو به قضیره. محبت باید توامه با تعالیم درست باشه توامه با درک درستی باشه از شریعت خداوند آیت و حق محبت هست از دل پاک یعنی دل پاکه که خداوند در دل ما می آفرینه پس این محبت جدای از آموزه درست ممکن نیست دوباره آموزه درست نباید باعث بشه که ما محرور بشیم ویا مثل فریسیان رفتار کنیم و خودمون رو برتر از دیگران بدونیم اتفاقی که در بعضی کلیزه ها روی میده این محبت و این درک آموزهای درست باید ما رو شبیه خداون ایسای مسیح بسازن خداون ما پر از فیس هست پر از رحمته پر از محبته و درک این آموزها باید ما رو به این شکل تغییر بده خدای زنده قدوس هست خدای زنده و خدای ما مسیحان میدونه که چگونه تنبیه کنه و توبیخ کنه و مجازات کنه، اما این کارو به تخریر می اندازه. سبر و برباریش بسیار زیاده. او دوست داره رحمت نشون بود. دوست داره محبت نشون بود. به نوار مثال شما اگر والدین باشید می دونید که چه چالش بزرگی هست در خونه. چگونه اون بچه کوچک رو که دوست داری تنبیه کنید. چه زمانی او رو تنبیه کنید. به چه شکل این کارو انجام بدید. چه میزان این رو انجام میده؟ جیرا کتاب مقدس بروشنی میگه که چوب رو، چوب تنبیه رو دریغ ما دارید. به چه شکلی ما باید این تنبیه رو انجام میده؟ خدای ما، پدر آسمانی این کار رو پر جلار و از اوی محبت انجام میده، ما رو تحضیب میکنه همه ی والدینی که تازه ازدواج کردن و کوچکانی در خونه دارن، اطفالی دارن، زنده شوهار با هم برس می کنن، صحبت می کنن که چگونی تنبیه را انجام بدیم. راجبش فکر کنیم، دعا کنیم که به چه شکل درست این اطفال را توبیخ کنیم و تنبیه کنیم به شکل که شبیه خداوند مایسای مسیح باشد. بله خداوند فرزندانش رو توبیخ می کنه. کسانی او که نجات داده و خونه مسیح بازقلید گرده توبیخ می نماید. و حتی این تنبیه گاهی برای نجات اونهاست که به حلاکت کشیده نشند. پس ما وقتی که اطفاع رو تنبیه می کنیم، باید از اوی محبت باشه، باید از اوی قدوسیت باشه، نه باید از اوی عصبانیت باشه. و نکته دیگه در مورد محبت، این است که از دلی پاک باید باشیم و از وجدان ساله و ایمان بیریا. پس آنچه که واقعاً مهمه اون محبتی هست که باید در دل ما مسیحان باشه این محبت نباید ریاکارانه باشه باید از سه بخت سرازیر بشه یعنی دلی پاک، بجدانی ساله و ایمان بیریا حانجه که مصیحیت رو مجزا می سازد ادیان باطل محبت هست اگر به اول قرنتین نگاه کنین در اون جا در فصل پونزده به این محبت اشار شد و کل اون فصل به اون رب داره در فصل سیزده محبت بربار و مهربان هست محبت حسد نمی وزد محبت کبر و غرور نداره و هر کاری که ما انجام بدیم اگر محبت از دلی پاک نباشه هیچ ارزشی نداره. خدابند برای اون ارزش قائل نداشته. منظور از دل پاک چه هست؟ این دلی هست که توسط روح القدس لمس شده. دلی هست که روح مسیح در اون قرار گرفته. دلی که تقدیس گشته توسط کلام خدابند، توسط خون مسیح. و چون این دلی هست که دلش محبته دلی که خدابند اون رو عوض کرده بس هر کسی نمیتونه این محبت رو نشون بده شما باید واقعا ایک مسیح واقعی باشی باید نجات یافته باشی واقعا باید این تغییر در شما روی داده باشه که بتونی این محبت رو نشون بدی و این غایت شریعت هست محبتی که از دل پاکه خدابند این رو به ما هدیه میدهه اما ما باید اون رو به کار ببریم باید اون رو به دیگران پس محبت بایستی از دل پاک برخیزه دلی که پاک کشته دلی که خدابند اون رو پاک ساخته و به تدریج اون رو به شباهت مسیح در نقده که به دل پاک فکر میکنیم میدونیم که همه ما به ذات دلی شریع و ناپاک داریم و به طور طبیعی محبت در ما نیست. این محبتی که کلام از ما میخواه. به طور طبیعی دل پاک در ما نیست، بلکه دل شریریه و نمیتونیم کاری انجام بدیم تا دلمون پاک بشه. از راه تسکیه، روزه و اعمال نمیتونیم دل رو پاک سازیم. و ضرورت داره تا خدای زنده دلمارو عوض کنه تا اون تولد دوباره در ما روی بده تا خداقل واقعا ما رو از بالا متبل سازه. و ما اگر نوم مسیر رو برخود داریم، باید یقین پیدا کنیم که این تغییر در ما روی داده، ما واقعا دلمون پاک گشته، خدافن من رو عوض کرده. بس خواهیت حکم چه هست؟ محبت. محبتی که از دل پاک برمی کنید. آیا دل شما پاک گشته؟ آیا اون تحول روحانی در شما روی داده؟ یقین پیدا کنید که این اتفاق روی داده باشه. دیگر جدای از این تحول روحانی، حیات جاودانی ممکن نیست و نجات ممکن نیست. خدافن ابتدا باید دل شما رو عوض کنه. و بقش دوم که محبت بهش ربط داره و بعد از اون سادر بشه، یک وجدان صالح هست. چه چیزی هست که وجدان ما رو نیک می سازه؟ وجدان نیک و یا صالح به چه شکل رفتار می کنه؟ چه چیزی هست که وجدان رو بیدار و معثر می سازه؟ آیا ممکنه وجدان به خواب بره؟ و یا ناصاله بشه؟ آیا ممکنه وجدان از کار بیفتم؟ چگونی اتفاق روی می ده؟ چگونی می شه جلوش رو گرفت؟ چگونی می شه از اون پرهیز کرد؟ وجدان بخش از وجود ما هست که خدابن در ما انسان ها قرار داد و موضوع بسیار بزرگه و مقالات بزرگی در بین مسیان در باره اون نوشته شده. در آیه هفت تا ده چونین میخونیم و میخواهن معلمان شریعت بشون. و حالان که نمی فهمند آن چه می گویند و نه آن چه به ترکید اپراز می نماید. اما می دانیم که شریعت نیکوست اگر کسی آن را بر حسب شریعت بکار برد. و این بداند که شریعت برای فرد پارسا وعز نشده بلکه برای سرکشان و تاقیان، بی دینان، گناهکاران، ناپاکان، کافران، قاتلان پدر، قاتلان مادر، قاتلان مردم، زناکاران، همجنسوازان، مرد دوزدان و دروگویان و آنان که قسم دروغ می گ و برای هر عمل دیگری که برخلاف تعلیم صحیح باشد. و اپولوس میگه میگه بله شریعت نیکه اگر اون رو به شکل درستی به کار ببرند. اگر بدونه واقعا شریعت چه هست و اون رو درست به کار ببرند. و اون ها مثلا وقتی که تصمیم میگیره شریعت خداون رو بدونه و بر اساس اون تصمیم میگیره. گناهانی هست که به فرمان اون ها رو مند کرده که در آیه نو تا ده به اون ها اشاره شده وقتی که ما شریعتو درست به کار میبریم، اینی که بدونیم شریعت چه هست و از اون گناهان پریز کنیم. اما بدونیم که شریعت باعث نجات کسی نمیشه. عنوان مثال ما میدونیم روز یک شمه روز خداونده ام اما باید کل اون روز و وقت خداوند سازیم. این فرمانی هست که خداوند در همون ابتدای آفری نش داده. و ما روز یکشنبر رو روز شبات رو مقدس نگاه می داریم و اون رو صرف خرید نمی کنیم صرف کارهای خودمون نمی کنیم و سعی می کنیم روز یکشنبر رو وقف خداوند سازیم و این کاری که مسیحان قهنها انجام دادن روز یکشنبر روز خداونده روز کار کردن نیست روز تفریح نیست روز سینما رفتن نیست روز خرید نیست اما ما مثل گهود خشک مذهب نباید باشیم اگر کار ضروری هست باید اونو انجام بدیم اگر کسی بیماره باید از او دیدار کنیم اما شریعتو به شکل درستی به کار میبریم. من بیاد دارم کتابی رو میخوندم، این در مورد الهایات مسیحی هست و برای شبانهای کلیسا نوشته شده که چگونه کلام رو تعلیم بدن و در این کتاب مطالب بسیار خوبی وجود داشت و بعد نیمه های کتاب نویسنده این کتاب به یک فیلم سینما های اشاره میکنه و از اون فیلم تعریف میکنه و میگه این فیلم خوبی هست دست اخلاقی درش است. من خودم گفتم این فیلم خوبی هست، بهتر برم و این فیلم رو تماشا کنم. بینم چی کسی تو این فیلم بازه می کنه و غیره. آیا کلام کف درش هست؟ آیا سحناهای مستحجن درش هست؟ و این فیلم بدی نبود. متاثران درش سحناهای مستحجن ای بود. اگر به اساس شریعت خدافن فکر کنیم، میدونیم که تماشای این فیلم کار درست نیست. ایرای موضوع اخلاقی هست. آروم نویسنده کتاب نباید چون این فیلمی رو تبلیغ میکرد. پس این فرد اگر وجدان صالحی داشت، اگر می دانید شریعت رو به چی شکلی بکار بگیر، هلگه از مردم تشویق نمیکد که اون فیلم رو تماشا کنم. و ما مسئلین بسیار مراقب هستیم این فیلم هایی رو که کثیف هستن و یا ترش فحاشی از تماشا نمی کنیم، زیرا اینو باعث میشه که وجدان ما متحصل بشه. این کتابی که من خوندم کتابی از که یک مسیحی نوشته که از اسادید مسیحیت نوشته بس بسیار باید مراقب باشیم غایت شریعت، غایت حک، جه هست، محبت، از دل پاک از وجدان صالح، وجدانی که توسط گناه متأثر نشد ما باید اونو پاک نگاه داریم و امتنین ایمان بیریا ایمانی که ما رو نجات میده ایمانی که واقعی هست، زیاکارانه نیست و ما به خداوند ایسای مسیح به عنوان خداوند و ن و از او اطاعت میکنیم و این برکت بسیار بزرگی هست. نه این که ریاکارانه ادعا کنیم مسیح هستیم و بگیم من مسیح رو دوست دارم اما در دل بدونیم که داریم دروغ میگیم. بلکه واقعا بدون ریا به او ایمان داشته باشیم. دوست از از از هفته که شما روزو شروع میکنید، آیا در نام مسیح شروع میکنید، آیا دعا میکنید، آیا کتاب مقدس رو میخونید، ایا اینکه ایمان شما ریاکارانه است، تظاهر میکنید و روز یک شنبه در کلیسا خودتونو نشون میدین و مسیحیت شما در همین هدف و یا این که در طول روز ایمان رو به کار میکرده، وقتی مشکلات روبروش شدید ایمان رو به کار میکردید، با خداوند سالکید او رو دوست دارید. اصلا این محبتی که گفته شده از دل پاکه، از وجدان ساله و ایمان بیریا اگر محبت واقعی باشه، وایستی محبت به سوی خدای زنده باشه و به سوی همساهی های ما. یعنی ما هم خداوند ایسای مسیر رو دوست داریم، هم خدای خود رو دوست داریم، و هم دیگران رو، همساهیگان رو رو، حتی دشمنان رو رو. و این کار بسیار سخت نیست برای ما مسیحیان. غایت شریعت، غایت حکم، محبت که از این سه بخش هست، از دل پاک، وجدان صالح و ایمان میریم. و زمان این که ما رو نجات میده، به ما ذاتی تازه میده و توانایی میده تا در این زمینه روش کنیم تا واقعا دلی پاک داشته باشیم تا مراقب وجان باشیم و اون رو پاک نگاه داریم تا ایمانمون بیریا باشه و این مطلبیه که پلوس به تیموتاوس می نیرسه و به اون یاد آوری می کنه که به عنوان شبانگلیسا به این شکل زندگی کنه و به این شکل رفتار کنه و در آیه 14 شنین می گه فیض خداوند ما بی نهایت افزون بود وقتی که به این رساله نگاه میکنیم میبینیم که چه نفر هستن که نامشون اومده و ایمان رو کنار گذاردن. بنابراین مثال هیموناوس و اسکندر که پلوس میگه که ایشان را به شیطان سپردن. اینا ها کسانی بودن که قبلن ادام میکردن مسیحین، ادام میکردن خداوند و خدمت میکنن. چی شد که اینا در ایمان شکست کشتی شدن؟ قراری سه پلوس میگه بعضی را فرمان دارین که تعلیمی دیگر ندن پس این افراد شروع خوبی داشتن اما وقتی که به آیه شیش میرسیم که از این امور بعضی منحرف گشته به بیهودگوی توجه نموند پس این افراد اون آموزه درست رو رها کردن به سوی بیهودگوی کشید شدن و در آیه 18 تا 20 میخونیم لاجب چون این افراد کسان این که در این زمین چنان بد بودن که پلوس میگه اینها را به شیطان سپردن تا تعدیب شوه و دیگه کفرگن اینا پس ظاهرن مسیحی بودن، همه شاد بودن که چون این معلمی در کلیسه هستن اما به تدریج جدیم که اینا شروع کردن به بیهودگوی و دور شدن از کلام خداوند و در ایمان شکست کشتی شدن و نمونای این افراد کم نیست در کلیسه ما کسانی رو بیاد میاریم که قبلن در کلیسه بودن و گویی محبت مسیح در دلشون بودن اما اکنون کجا هستن؟ اکنون چه میکنن؟ اکنون در چه گناهی به سر میبرن؟ در به این دلیلی که این مطالعه باید جدی گرفتی باشه. زندگی یک مسیحی، زندگی یک که توامه با نورد روحانیه. ما در یک نورد روحانی هستیم و مرتب در جنگی بی وقفه گاهی این جنگ به شکل مستقیم و به ما حمله میشه و گاهی این پنهانی هست و لذات در این زمین باید بسیار مراقب باشیم، بسیار شجاع باشیم نیاز داریم تا تلاش کنیم و دعا کنیم و اعتماد کنیم به خداوند که به ما یاری بده چون که پلوس در آه هیجده میگه تا در انها جنگ نیکو کنیم باید در این نبل روحانی تلاش کنیم اون لباس زره ایمان رو بتن کنیم وقتی که این مطالب رو میجنبیم صرفا در ذهن اونا رو درک نکنیم بلکه اینا رو به زندگی خود رقص بدیم زندگی و رفتار ما باید عوض بشه روش تثیر بذاره مثلا جی که گفته شده محبت از دل پاک و وجدان و ایمان بریا این باید تو همه باید تلاش باشه با فضیه که خداوند ما میده و بیاد داشته باشیم که تا آخر عمر این نبر ادامه داره باید این کار رو انجام میدهیم