00:00
00:00
00:01
Transcript
1/0
کلام ارمیا نبی فصل سی و شیش کلام خدای زنده و حقیقی در چهارمی سال یهویاقیم، پسر یوشیا، پادشاه یهودا این کلام از جانب خداوند بر ارمیا نازل شد. تومار برگیر و تمامی سخنانی را که از ایام یوشیا تا به امروز در باره اسرائیل و یهودا و همه قوم ها به تو گفتم بران بنویس. شاید چون قاندان یهودا تمامی بلایای را که قصد دارم بر ایشان نازل کنم بشنوند از راه بد خود بازگردن و من تقصیر و گناهانشان را بیامارزم. پس ارمیا باروک به سر نیریا را فراخاند و باروک از دهان ارمیا تمامی سخنان خداوندا که به او گفته بود بر تومار نوشت و ارمیا به باروک چنین فرمان داد من از ورود به خانه خداوند معن شدم پس تو در روز روزه به خانه خداوند برو و سخنان خداوند را از توماری که از دهان من نوشتی در گوش تمامی قوم بخان. ونیز در گوش مردم یهود ها که از شهرهایشان می آیند. شاید که به درگاه خداوند التماس کنند و هر کدام از ایشان از راه بد خود باز گردند. زیرا خشم و غذبه که خداوند بر زد این قوم ایلام کرده عظیم هست. بس باروک بسر نهریا تمام آنچه را که ارمیا نبی بدو فرمان داده بود به جای آورد و کلام خداوند را در خانه خداوند ازان تومار خوند. در ماه نهوم از پنجمین سال یهویاقین بسر یوشیا پادشاه یهودا برای تمامی مردم ارشلیم و برای همه کسانی که از شعرهای یهودا به ارشلیم میامدن به روزه در حضور خداوند اعلام شد. انگاه باروک از سخنان ارمیا از ان تومار در خانی خداوند در حجره جمریا پسر شافان شافان کاتب واقع در صحن فقانی در مدخل دروازی جدید خانی خداوند به گوش تمامی مردم خاند. چون میکایا پسر جمریا پسر شافان تمامی سخنان خداوندا از تومار شنید به حجر کاتب باقی شد. تمام صاحب منصبان در انجا نشسته بودند، علی شمه، دلایا، پسر شمیا، الناتان، پسر عکبور، جمریا، پسر شافان، صدقیا، پسر هنیا و همه ی دیگر صاحب منصبان. میکایا تمامی سخنانی را که از باروک شنید بود برایشان باز گفت. همان سخنان را که باروک به گوش مردم از تومار خانده بود. اگه صاحب منصبان جملگی، یهودی، بسر نتنیا، بسر شلمیا، بسر کوشی را نزده باروک فرستدن تا به او بگوید تومار را که در حضور مردم خاندی به دست گرفته بیا. بس باروک پسته نیریا تومار را به دست گرفته نزده ایشان رفت. آنان به به گفتند به نشین و آن را برای ما بخان. پس باروک آن را برای اشان خاند. چون تمامی آن سخنان را شنیدند حراسان گشته. بی اک دیگر نگریستند و به باروی گفتند باید تمامی این سخنان را به عرض پادشاه برسانید. سپس از باروک پرسیدند به ما بگو این سخنان را چگونه نوشتید. آیا آنها را از دهان ارمیا شنیدی؟ باروک پاسخ داد آری. تمام این سخنان را او به من بیان کرد و من آنها را به مرکب بر توماری نوشتم. انگاه صاحب منصبان به باروک گفتند تو و ارمیا رفته خیشتن را پنهان کنی تا کسی نداند کجایید؟ پس توما را در هجره علی شمع کاتب نهادن و به سهن نز پادشاه رفتن و تمامی آن سخنان را به عرض پادشاه رساندن. انگاه پادشاه یهودی را فرستاد تا توما را بیاورد و اون را از هجره علی شمع کاتب آورده برای پادشاه و تمامی صاحب منصبانی که نز پادشاه استاده بودن خاند. ماه نهوم بود و پادشاه در سرای زمستانی خود نشسته بود و آتش بیشی رویش در آتشدان افروخته بود. هر بار که یهودی سه یا چهار ستون از تومار را میخاند، پادشاه انرا به کاردی میبرید و در آتشی که در آتشدان بود میفکند تا سر انجام تمام تومار در آتشی که در آتشدان بود بسوخ. نه پادشاه و نه هیچی که از خادمانشکی این سخنان را به تمامی شنیدن، نه پروا کردن و نه جامعه های خیش بردندریدن. و گرچه الناتان و دلایا و جمریا به پادشاه التماس کردن که توما را نسوزاند، به ایشان اعتنان نکرد. بلکه به شاهزاده یرخم ایل و سریا پسر ازرائیل و شلمایا پسر عبدائیل فرمان داد تا باروک کاتب و ارمیا ای نبی را بگیرند اما خداون ایشان را پنان کرده بود و اما پس ازان که پادشاه تومار و سخنان ایرا که باروک از دهان ارمیا نوشته بود سوزانید کلام خداوند بر ارمیا نازل شد و گفت توماری دیگر برگیر و همه سخنان ایرا که بر تومار بر تومار نخست بود و هویاقیم پادشاه یهودان را سوزانید بران بنویز و به یهویاقیم بگو خداوند چونین می فرماید، تو آن تومار را سوزندی و گفتی چرا در آن نوشتی که پادشاه بابل به یقین خواهد آمد و این سرزمی را ویران کرده، انسان و حیوان را از آن نبود خواهد ساخت. پس خداوند در باره یهو یقین پادشاه یهود ها چونین می گوید، برای او کسی نخواهد بود که بر تخت داود بنشیند و جسدش در گرمای روز و سرمای شب بیرون افکند خواهد شد. من او و نسلش و خدمتگذارانش را به سبب تخصیرشان مکافات خواهم رسانید و برانها و ساکنان ارشلیم و مردم یهود همه این بلاعای را که بر زد ایشان اعلام کردم نازل خواهم کرد زیرا که مرا نشنیدن پس ارمیا تومار دیگر برگرف و انرا به باروک به سر کاتب به سر نیریا داد و او تمامی سخنان توماری را که یهویاقیم پادشاه یهودا در آتش سوزنده بود از دهان ارمیا بران نوشت و سخنان بسیاری مانند آن نیز بران افزوده شد قبل از این دوایت رو دنبال کنیم که بسیار زیبا هست مطالب بسیار مهمی از کتاب مقدس هست که در فصل 36 ارمیا به ما تعلیم داده شده. مطلبی رو فرا بگیرید. در اینجا راجب کتابی صحبت شده که کلام خدای زنده در اون مکتوبه و یا تومار که در اون تومار کلام خدای زنده هست. در طول کتاب مقدس شما این اشاره ها رو دارید به رشت و گسترش این کتاب. خدای زنده از آسمان سخن میگه از طریق رویاه اما این کتاب مکتوب نیست بود که در عهد قدیم به تدریج نوشته می شد. اینو در کتاب تصنیح می بینید، در کتاب یوشه و در جاهای دیگه از کتاب مقدس. در مورد این کتاب می خونید و یا این تصنیح. تومار که شامل کلام خدای زنده است که به ارمیا داده شد و ارمیا اون رو به تحت ادایت رول قداس تمام کلامی رو خدای زنده بود گفت به باروی گفت و باروی که اونها رو مکتوب داره و این تومار در حضور پادشاه خونده شد اولی نکته ای که باید از این آیات فرا بگیری این این است که کلیسای خداوند هرگز بدون کتاب مقدس نبوده در کل عهد قدیم و همچنین در عهد جدید کلیسای خداوند هرگز بدون کلام مکتوب نبود اگر از پروتسان ها بپرسید که چگونه و چه کسی مشخص و مقدرد داشت که چه کتابی در کل کتاب مقدس باشه؟ مردم ممکنه پاسخ بدن. شورای کلیسا وجود داشت در ابتدای قرنهای اولیه کلیسا و تحت اقتدار پاپ بیشابها و کاردینالها نشستن تصمیم گرفتن که کدوم کتاب در مجموعه کتاب مقدس باشه؟ بس رعی گرفتن و تصمیم گرفتن و اعلام کردن که این کتاب ها بایدی در کتاب مقدس وجود داشته باشه. اما این واقعه هرگز روی نداد. هرگز چون این شورایی برای تصمیم گیری در مورد کتاب مقدس نبود این حقیقت هست. اما چه کسی مقدرد داشت و تصمیم گرفت که چه کتابی در کتاب مقدس باشه؟ مشخصه سر کلیسه. چه کسی سر کلیسه هست؟ خداوند ما هیسای مسیح. خداوند ما از که مقدرد داشت و معین داشت چه کتابهای در کتاب مقدس باشه و چه کتابهای نباشه؟ و از طریق تعیید رسولان و رسیلانش ما میشه 66 کتاب رو در کتاب مقدس داریم. پس سر کلیز ها خداوند ما هیسایی مسیحه که مشخص داشته چه کتاب های در کتاب مقدس باشه پس در عهد جدید کلیز های زیادی وجود داشت در آسیا در اروپا و در نقاط دیگر دنیا کلیز های وجود داشت و در قرن اولیه هیچ کدوم از اون کلیسه ها تمامی 66 کتاب رو نداشتن بعضی از کلیسه ها فقط نامه های پولوس رو داشتن بعضی از کلیسه ها تمامی رساله های پولوس رو نداشتن بعضی از کلیسه ها رساله های پتروس رو داشتن بعضی از کلیسه ها فقط اناجی رو داشتن بعضی کلیسه ها فقط انجیل مطار رو بعضی فقط لغه رو بعضی فقط کتاب مکاشفه رو اما تمامی کلیسا ها در اون پایگیری کلیسا بخشی از کلام رو داشتن و امچنان که زمان گذشت تمامی این بخش های مختلف عهد جدی رو جمع کردن و عهد قدیم رو و کتاب مقدس شیع کرد. و سماوی این کلیسه ها بخشی از کتاب مقدس رو داشتن. اما از کجا می دونستن که کدوم نامه و کدوم رساله و کدوم انجیل باعثی در کتاب مقدس باشه. به عنوان مثال انجیل مطا، مرقص و یا رساله های پولست. از کجا می دونستن که این بخشی هست کتاب مقدسه و بایستی به عنوان کلام مکاشفه خدای زنده با اقتدار کامل و برابر با عهد قدیم پذیرفته بشه؟ این رو از کجا دونستن؟ بسیار ساده اقتداری که در کلام خداوند وجود داره وقتی که ایک مسیحی راستین بخشی از کتاب مقدس رو میخوند اون میدونست وقتی که اون کلام رو میخوند میدونست که اون کلام خدای زنده است و اون نیازی نداشت که کلیسا اون رو براش تعیید کنه اون نیازی نداشت تا پاپ جلسه بگذاره و تصمیم بگیره بلکه کتاب های متفاوت اهد جدید اقتدارشون در خودشون هست به خودی خود اون اقتدار رو دارن و نیازی ندارن تا آدمی مهر تعیید بر اونها بزنه. از وقتی یک مسیحی بخشی از کتاب مقدس رو میخونه میتونون کلام خدای زنده است. و اگر شما نیزیک مسیحی باشید وقتی که کلام رو میخونید میدونید که این کلام خدای زنده است. و همچنین حرف فرد بی ایمانی وقتی که اون کتاب مقدس رو میخونه و اون رو باز میکنه و شروع میکنه به مطالعه اون می دونی که این کلام خدای زنده است، اما به اون اعتراف نمی کنه. او نه به شما اعتراف می کنه، نه به خودش. زیرا نمی خواد که اون رو بپذیره. همچنان که پادشاه یهویاغی این کلام رو نمی خواد، زیرا بهش پشتار می داد. و امیدش رو از اون می گرفت و لعنت و مجازات رو و خشم خداوند رو بر یهود ها اعلام میکرد لذا اون رو با آتش افکند پس ایک مسیحی واقعی می دونه که کتاب مقدس کلام خدای زنده است یک غیر ایماندار نیست اون رو می دونه اما چون از خداوند فراریه اون رو نمی پذیره اما کسی که با رور قدس پر شد و باشه یعنی یک مسیحی که کتاب مقدس رو می خونه او میبینه که این کلام خداونده و نیازی نداره تا آدمی بر اون کلام مهر تعیید بزنه نیازی نداره تا آدمی به او بگه این کلام خداونده زیرا اقتدار کلام در اون واضح هست بس کلیسا هرگست بدون کتاب مقدس نبوده همیشه بخشی و یا کل کتاب مقدس رو داشته و نیازی نداشته تا هیچ انسانی بکه که این کلام اقتدار آسمانی داره زیرا این کلام به خودی خود اعلام میکنه که کلام خداونده حتی در عهد جدید شما وقتی که کلام رو می خونید می بینید که رسولان راسی نیست اقتدار یک دیگر رو تشخیص می دادن. ایک زمان پتروس نامش رو می نویسه در یکی از نامهایش در مورد پلوس رسول صحبت می کنه و در پایان اون نامش اعلام می کنه که مطالبی در کلام پلوس هست که درکشون سخته. و مردم نمیتونن اونها رو در کنن و از همون ابتدا رسولان راستین مسیحی تشخیص می دادن که نوشته های پولوس و یوهنا و دیگر رسولان برابره با کلام خداونده در عهد قدیم و به تدریج در طول قرنهایی که گذشت این کتاب ها رو جمع وری کردن در یک کتاب. نبین این علت که پاپ اونا گفت بلکه این موضوع کاملا زروری بود و اقتدار کلام در خود کلام وجود داشت و این مطلبی که ما در این فصل 36 میبینیم. میبینیم که یهویاقی بخشی از کتاب مقدس رو داره. ارمیا در اونجا هست و این کلام راهاش میخونه. اما یهویاقیم از این کلام خوشنود نیست. اما چه میکنه؟ اونو به آتش میفکنه و تصور میکنه اگر من کلام خداوند رو بسوزونم دیگه نباید نگران اون نباشم. چه اشتباه بزرگیه. میخونیم که او بخش به بخش این کلام رو پاره میکرد با کار میبرید و در آتش میفکند و با خودش میگوید این نبوتی در مورد غذب خدا و من اونو نابود میکنم و ترسی از اون ندارم اشتباهی بزرگ چه اتفاقی برگه حقیقی افتاد دقیقا همون چی که ارمیا در اون کلام نبوت کرد. در اون تومار. بس این کار کاملا خرافاتی بود وقتی که پادشاه تصور میکرد از طریق سوزاندن کتاب مقدس میتونه از خشم خداوند در امان بمونه. امرور زنیز واعزین این کارو انجام میدن. شما اگر به اون دانشگده هایی برید که آزادندیش هستن اونها نیز به این شکل از اقتدار کلام فرارین من میاد دارم پسرم به دانشگده الهیاتی میره که اینا آزادندیش بودن لیبرال بودن پروفسور اون دانشگده یک روز کتاب مقدس رو میگیره و اون رو میذار روی زمین و شروع میکنه بر روی اون لگت زدن بعد پسر من اعتراض میکنه و از اون پروفسور میپرسه شما به چه علت کلام خدای زنده رو زیر پاتون لگدمال میکنید؟ اون پروفسور آزادندیش چونین میگه من هرگز کلام خداوند رو لگدمال نمیکنم ای جوان تو اشتباه بزرگ میکنی اگر تصور میکنی که این کتاب کلام خدای زنده است این شکل که مسیحیان آزادندیش اعتقاد ندارن که کلام خداوند کتاب مقدس مکتوبه با جملات و کلامات که قابل درک هست. اونا تصور میکنن که کتاب مقدس یک شهادتی هست و کلام خداوند. یعنی این رسولان و پیامبران راستین کلام را نوشتن تا شهادتی باشه بر آنچه که اونها تصور می کردن که معنای کلام خداوند چه است. اونا می گن کلام خداوند مثل یک رعد و برقه از آسمان می رسه به شما مفهوم و معنای درش نیست و این بستگی به شما داره که درک کنید معنای اون چه بود. بس کتاب مقدس از دید اونها شهادتی است بر کلام خداوند و این رسولان مسیحی مثل کسانی بودن که رعد و برقه به اونها خورد و سعی کردن معناشو درک کنند. بدین مناکه کلام اونا هیچ اقتداری ندار اونا صرف نظرات خودشون رو به شما میگن اما رسولان مسیح و پیانبران راستین کلام خدای زنده رو مکتوب داشتن اما مطلب دیگه نیست باید بیان کنیم در طول تاریخ سه شیوه وجود داره که خدای زنده خود رو بر قومش آشکار میزازه شیوه اول مکاشفه عمومی خونده میشه بدین مناکه خدای زنده در هر برگ درخ، در هر اتم، در هر بخش از این آفرینش خود رو آشکار می سازه. و شما به عنوان یکی مسیحی، و یا هر کسی دیگهی نمی تونه به اطرافش نگاه کنه بدون این که ببینه که خداوند جلالش رو داره آشکار می سازه. ایک فرد بی خدا به یک برگ نگاه می کنه، به یک گل نگاه می کنه، و یا به ستارگان در آسمان و یا میکروب ها رو زیر میکروسکوب متعالیه میکنه. او میدونه که این مکاشفهی هست از جلال خدای زنده. اما آن حقیقت رو در شرارت سرکوب میکنه زیرا از این خدا نفرت داره که این جهان اورو برو آشکار میسازه. بگذارید به مضمور 19 نگاه کنیم و از خدابند خود رو در آفرینش آشکار می سازه و بعد به شکل کلامی و سپس ارمیا میگه به چه شکل دیگری به شکل مکدوم مزمور نونزه رو بخونیم خیمه ای در آسمان برای خرشید برپا کرده است. او همچون داماد از هجره ای خیش بیرون می آید و چون پهلوان شادمانه در میدان می دود. برخواستنش از یک کران آسمان است، مدارش تابه کران دیگر و هیچ چیز از حرارتش پنهان نیست. پس کله آسمان و هران چه که بر روی زمین هست اعلام میکنه که خدایی هست که اونها رو آفریده. هر شاخه گل، هر برگی از درخت اعلام میکنه جلال خدا زندران، هر هشری که ببینید، هر درخت که ببینید. و حتی ستارگان و کهکشانهای آسمان تا ذرات کوچه که حتی هر روزه اعلام می کنه که خدای زنده اون رو آفریده. شما در جهانی زندگی می کنید که دور تا دور شما رو مکاشفه خداوند محاصره کرده. پس چیوه اولی که خداوند خود رو آشکار می زاده در آفری نشسته. در جایی که آدمی در اون قرار داره. پس هیچ اضروبهونهی برای آدمی نیست تا اون رو انکار کنیم. هیچ بهانه نیست تا آدمی جلال و خداوند رو از زبان آفرینش نشنوه اما چون آدمی از خداون نفرت داره این حقیقت رو در خود نابود می کنه سرکوب می کنه در مذمور نونزه آیه هفت می خونیم که خداون از شیوه ای دیگه استفاده می کنه در آیات یکداشیش فلک و ستارگان سخن و کلامی ندارن اما به شیوه ای از حرامی جلال و خداون رو اعلام می کنن بدون اینکه سخنی بگن اما شیوهی دومی وجود داره و همچنین شیوهی ثبومی های هفت شریعت خداوند کامل هست و اکنون ما نوع دیگه از مکاشفه رو داریم شریعت خداوند چه هست؟ شامل جملات هست، شامل فعل هست، شامل صفات و جملاتی هست که قابل درکه پس شما مکاشفه یک عام رو دارید و اکنون در کتاب مقدس و از طریق سخنگفتن از آسمان و از طریق رویاه ها کلام خداوند شنیده میشه کلام خدای زنده و ما مکاشفه ویژه رو داریم مکاشفه آم اطلاع زیادی راجب خدای زنده به شما میگه اما نمیتونی به شما بگی چگونه نجات پیدا کنید شما به کل آفرینش نگاه کنید برید با یک درخ صحبت کنید زیرون بنیچینید و هم مدیتیشن کنید اطلاع زیادی ممکنه فرا بگیری که خدایی هست که اون رو آفریده اما اون درخت و یا آفریدش به شما نمیتونه بگیه که چگونه نجات پیدا کنید و ضرورت داره که یک مکاشفی گه ویژه وجود داشته باشه که خداوند به آدمی بگیه که چگونه میتونه نجات یاده خداوند از اراده خودش بگیه راجب ذات خودش به ما بگیه و به ویژه این که چگونه گناهان مبخشده بشیم و نجات پیدا کنیم و از این مکاشفی خاص ی و این رو در آیه هفت داریم مزمور نوزه شریعت خداوند کامل هست و جان را احیام می کند شهادات خداوند امین هست و ساده لغان را حکیم می گردند احکام خداوند راست هست و دل را شادمان می سازد فرمان خداوند پاک هست و دیدگان را روشن می کند ترس خداوند تاهر هست و پایدار تا به عبد قوانین خداوند حق هست و به تمامی عدل از تلا مرغوب تر هست حتی از ذره بسیار خالص از شهر شیرین ترست، حتی از قطرات شانه اصل. خدمت گذارت نیست، از آنها حشدار میابد و در حفظشان پاداشی عظیم است. کیست که اشتباهات خدا تشخیص دهد؟ مرا از خطایای پنهان مبررست است. خدمت گذارت را از اعمال و گستاخان و بازدار مگذار که بر من مستلت شوند. آنگاه بیعیب خواهم بود و مبرراز استیان عظیم. سخنان دهانم و تفکر دلم در نظرت پذیرفت آید. ای خداوند که سخری من و رهانندهی من هستیم. و سیوهی دومی که خداوند خود رو آشکار می سازه در طول تاریخ از طریق کلام از طریق سخن گفتن. سخن گفتن و با موسا از میان آن بوتهی سوزان و زبان پیامبران رازدین رویاهایی داد که شامل مکاشفه بود. اونا از روی خداوند رویایی رو به اونا میرسید که به شکلی جاج به ذات خداوند صحبت میکردن. پس در احت قدیم قوم خداوند صدای خداوند رو میشینیدن وقتی که خداوند سخن میگه اطلاعات بسیار بیشتری میده نسبت با اون چه که اونا در آفرینش میبینن و یا اون برگ درخت. اون برگ درخت نمیتونه به شما بگیه که چگونه گناهانو تون بخشوده خواهد شد. اما کلام او میتونه این کار رو انجام بده اما ما انسانهای ضعیف و فراموشگوری هستیم و به راحتی ممکن اون رو از یاد ببریم کلام به گوش ما میرسه کلام قدرتمند هست اما همچنان که زمان میگذشت آدمی ممکن بود این کلام رو فراموش کنه دیگه انسانها فراموشگار و حافظه قوی ندارن نسه هرچند که مکاشفی خاص از صوری خداوند میرسه و صدایو از آسمان به گوشه قومش میرسید و با اونا میگفت که چگونه نجات یابند اما همچنان که زمان میگذشت امکان داشت داینها فراموش بشه ویا بد تفصیل بشه ضرورت داشت برای شیوه ثبوتی دیرا خداوند نمیخواد که ما این حقایق رو با اینجورا که بیان کرده از آسمان فراموش کنیم و این مکاشفه مکتوب هست بس شما مکاشفه عام رو دارید در آفرینش مکاشفه خاص رو دارید دمانه که او از طریق رویاه و کلام خودش با پیامبران راستینش سخن میگه و شما کلام مکتوب خدای زنده رو دارید که در کتاب مقدس محفوظ داشته شده تا باقی بمونه و هیچ کس اون رو فراموش نکنه. اون چه که در رویاه دیده شد در کلام مکتوبه. اگر به رساله پتروس نگاه کنید وقتو که او راجب اقتداره که تا مقدس صخن میگه. میگه من با مسیح بودم در بالای اون گوه و دیدم که سیمای خداونیسای مسیح مثل خرشی درخشان شد. الهجا و موسى رو دیدم که از آسمان به زمین اومدن و با مسیح سخن می گفتن من صدای خدای زنده را از آسمان شنیدم در اونجا حاضر بودم وقتی که خداوند گفت این پسر محبوب من است به اون گوش دهید پترست شاهد این واقعه بود و اون کلام رو شنید. سپس در همون فرست پترست میگه اما من ترجیح میدم که کلام مکتوب رو داشته باشم. ما دیگه صدای رو از آسمان نمیشنم. و کلام مطمئن تر انبیارانیز داریم که نیکومی کنید اگر دران توجه کنید. مثل چراقی درخشنده در مکان تاریک تا روز برد امد و ستاره صبح در دلهای شما تلو کند. کلام خدافند مکتوبه می توانم اون رو بخونم و اون تعمل کنم و اون رو متعلق کنم. و میتونم بشینم و کسی از روی اون وعث کنه و این فراموش نمیشه به این دلیل کلام خدای زنده اون مکاشفه خاص به شکل مکتوب در اومد مکاشفه عام اطلاعات زیادی راجب خدا به شما میده اما به شما نمیتونی بگی چگونه نجاتی ها بید. در مکاشفه خاص خدای زنده سخن میگه از آسمان. اما با گذر زمان این کلام ها ممکن بود فراموش بشه. در نتیجه خدای زنده پیانبران راستین رو داره تا اون مکاشفه خاص رو تحت هدایت رول قدس مکتوب دارن. هیچ چیزی فراموش نمیشه. هیچ چیز اشتباهی درش نیست و در توماری نوشته شده بر پاپیروس نوشته شده. و خدای زنده از سریع محشیتش اون رو در طول تاریخ محفوظ نگاه داشته تا آدمی به تو اون رو بخونه، مطالعه کنه، اون رو فراموش نکنه و خدای زنده رو بشناسه و راه نجات رو. پس سه راه بوجود داره که خدای زنده خود رو آشکار می سازه راه اول از طریق مکاشفه عام که هکشان ها جلال او رو اعلام می کنن راه دوم مکاشفه فیشه بود که خدای زنده از آسمان سخن میگه و این به آخر رسیده و شیوه ۳، اون کلامی که از آسمان لزید اکنون مکتوب داشته می شه. این کلام بدون خطا هست و هران چرا که خدای زنده می خواد ما راجع به او و رستگاری بدونیم مکتوب داشته شده و این مطلبیه که شما در فصل 36 ارمیا می بینید. یهو یاقیم بسر یوشیاه از آخرین پادشاه یهوداه است. پدر او یوشیاه ای که از پادشاهان پارساه یهوداه است. بسیار خدا پرسته. یهویاقیم به عنوان یک پسر پسر شریری هست. کلام خداوند به ارمیا نازل میشه و به اون میگه برو و کاری انجام بده. توماری برگیر و تمامی سخنانی را که از ایام یوشیا تا به امروز درباره اسرائیل و یهودا و همه ی قوم ها به تو گفتم بران بنویست. پاپیروسی هست، توماری هست و خداوند میگه اون رو بردار و تمامی کلامی رو که به تو گفتم بر اون بنویز کلامو خودتو ننویز حتی یک کلام از زبان تو نباشه تمام کلام من رو بر اون بنویز این کلام باعثتی کلام من باشه و کل کتاب مقدس به این شکل مکتوبه کتاب مقدس کلمات خدا زنده است و در این کتاب حتی یک کلمه نیست که منشه او از آدمی باشه. یاد دارید پلوس رسول در رساله قرنتیان چه میگه؟ او میگه شما باید به کلام من گوش بدید. زیرا کلامی که من بیان می کنم و در این رساله ها مکتوب هست. منشعونها از من نیست. اینا نظرات من نیست بلکه کلام خدای زنده هست. هیچ کدوم از این کلامات نظرات شخصی من نیست. اما کلاماتی که استفاده می کنم تا اونها رو مکتوب دارم اینها کلمات من نیست من شب اونها اصول خدای زنده است بس وقتی که شما کتاب مقدس رو متعلیم می کنید کلام خدای زنده رو می خونید کلمات خدای زنده که مکتوب داشته شده اراده و اندیشه ی خدای زنده که تحت هدایت روح القدس توسط پیانبران راستین و یا رسولان مسیح مکتوب داشته شده و اگر چونین باشه کتاب مقدس نمیتونه درش خطای باشه زیرا کلام خدای زنده هست شما ممکنه با یک دانشگیده الهیات آزادندیش برید و یک پروفسور خشتی بیاد توی کلاس با اون کراوات و اون فکلش و راجب خطایای کتاب مقدس سخند بگید. اگه میخواید نظرش رد کنید به او بگید شما راجب چه اشتباهی صحبت میکنید. زیرا این پروفسور نظری نداره اونچونو که شنیده مثل توتی تکرار میکنه اون میگه که اشتباهاتی در کتاب مقدسه اما دوست عزیز کلام خدای زنده نمیتونه درش اشتباه باشه اما اگر پروفسور اومد و گفت شما از او بپرسید یکی از اون اشتباهات رو بیان کن اشتباهی در کتاب مقدس وجود نداره اما اگر اون پروفسور بسیار حوشمند باشه سعی می کنه ایراد های رو پیدا کنه اما یکی از اون ایراد های بزرگ این هست اگر این بسیار زرنگ باشه ممکنه چونین بگه من یک اشتباه رو الان اعلام می کنم آیاتی هست در کتاب های تاریخی عهد قدیم که اعلام می کنه این اتفاق روی داد در یازده همین سال از پادشاهی فلان پادشاه یهودان و بعد اگه برین به یکی دیگه از کتاب های تاریخی عهد قدیم نگاه کنین راجب همون واقعه صحبت میکنه در زمان همون پادشاه اما میگه این واقعه در سال پونزه همه پادشاه وی روی داد. پس میگه ببین در اینجا اشتباهی وجود داره، تناقضی هست. در یک بخش گفته شده در یازده همین سال از اون پادشاه روی داد. در بخش دیگه گفته شده در پونزه همین سال ویا بیست همین سال روی داده و هر دوی اونا نمیتونن درست باشن پس در اینجا تناقض هست، اشتباه هست. و اگر شما با کلام آشنا باشید می توانید پاسخ او رو بدید و پاسخ چون اینه یکی از اون تقوییم ها بر اساس تقوییم یهود نوشته شده و دیگری بر اساس تقوییم کلدانیان و یازده همین سال پادشاهی در تقوییم ابرانی برابر هست با پونزده همین و یا بیست اومین سال از تقوییم کلدانیان بس این دو تقویم های یک سانی ندارن. بس نگذریدی ایچ که از شما رو فریب بده. در این زمین کتاب های زیادی به زبان انگلیسی هست و تمام این اشتباهات و تناقضات ظاهر رو پاسخ میده. کتابی هست که نوشته شده توسط پروفسور ادوارد جوزف یانگ که اشون سی و شیش زبان کوهن رو میشنه و امروانش این از کلام تو حقیقت هست. و اون به اقتدار کلامش ها رو می کنه و هر تناقض ظاهری رو کاملن پاسخ می ده. اما دوست عزیز اگر کتاب مقدس شامل اندیشه های خدای زنده باشه و توسط جملات و کلاماتی نوشته شده باشه کسی روی خدای زنده مباورسه شما کلامی داره که روی القدس به آدمی داده و غیر ممکنه غیر ممکنه که در اون ایراد و یا اشتباهی وجود داشته باشه. و خدای زنده نیازی نداره تا پیانبر باطلی بیاد و نبوت جدیدی رو بیاره. تصور مسلمین کاملا اشتباه هست که کتاب مقدس تحریف شده و ضرورت داشت تا پیانبر دیگه بیاد و نبوت دیگه رو بیاره. این مشیت و حکمت خدای زنده رو زیر و سآل میبره. این تصور کاملا شیطانی هست. بگذارید به مطالعه خود ادامه بدیم. بس ارمیا بایستی بره و با یهویاغیم، پادشاه یهودا سخن بگه. تماری برگیر و تمام سخنانی را که از ایام یوشیا درباره اسرائیل و یهودا و همه ای قوم ها به تو گفتن بران بنویست. این نبوت در مورد اسرائیل هست، در مورد یهودا هست و در مورد همه قوم ها و هران چه که خداوند پیشگوی می کنه دقیقا روی می دهد امپراتوری بابل می آد و یهود ها رو به مدت هفتان سال به اصارت می بره و بلاهایی که خداوند پیشگوی کرد بدون شک نازل می شه پس این سخنان در مورد اسرائیل، در مورد یهود ها و همه قوم ها است. ادعی تصور میکنن که عهد قدیم برای یهود نوشته شده و شما نمیتونید به عهد قدیم برید و قوانین اون ربط بدید به زندگی امروز القنده 21. و نمیتونی در اونجا اصولی رو پیدا کنید که چگونه یک جامعه رو اداره کنید و یا حکومتی داشته باشید که به اساس کلام خداوند باشه به این علت که عهد قدیم برای اسرائیل و یهودا نوشته شده بود. آیا این نظر درسته؟ آیا یه دو به ما چی میگه؟ خدابند میگه این تومه ها رو برگیر و تمام سخنانی رو که به تو گفتم برام بنویس درباره چی کسانی؟ درباره اسرائیل، یهود ها و همه قوم ها بس این محدود به قوم یهود نیست بلکه تمامی انسان های روی زمین اونها بایستی از کلام خدابند اطاعت کنند اونها نیست بایستی قوانین مدنیشون بر اساس کتاب مقدس باشه ن فقط بني اسرائیل و یهود ها بلکه تمامی قوم ها تمامی انسان ها بایستی از کلام خدابند اطاعت کنند و قوانین جامعه شون بایستی بر اساس کتاب مقدس باشه که در اینجا مکتوب هست نه فقط یهود ها، بلکه تمامی قوانین قوم ها باعثی از ده فرمان اطاعت کنن. چه این کشور روسیه باشه، چه چین باشه، چه امریکا باشه و هر کشور مسلمانشین اینا باعثی از کلام خدای زنده اطاعت کنن. زیرا اینا کلامی هست که خداوند به ارمیا گفت تا اونها رو مکتوب داره در باره همه قوم های روی زمین. وگر کشوری در روی زمین هست که از شریعت یهووه که در کدام قدس مکتوبه نفرمانی کنه، خشم و غذب خداوند بر اونها فرویقده خواهد شد و حلاق خواهند شد. پس نفرمان برای یهود نبود بلکه برای تمامی انسان ها و تمامی احسار هست. و در اینجا شما انجی رو نیز دارید. ارمیو امیدوار هست تا لحظه آخر. امید اونی که نابودی یهودان نزدیکه اما امیدشو از دست نمیده در وایست انجی رو دارید. دقیق کنید. خدای زنده چونین میگه. خدابند میگی من این توما رو به تو میدم این کلام به تو گفته شده از زمان یوشا شاید قوم من بشنبه که غذابی رو که قصد دارم بر اونها فرو بریزم تا توبه کنن. آیه 3 شاید چون خاندان یهودا تمامی بلائی هایی را که قصد دارن بر ایشان نازل کنن بشنون از داه خود بازگردن و من تقصیر و گناهانشان را بیاموزم. به چلت خداوند وقتی که مسیبتی رو میخواد بر یهودا نازل کنه جزیات اون رو بیان میکنه. به این علت که شاید وقتی که این کلام به گوش اونها رسید در مورد مسیبت و بلا از راهای بد خود بازگردن و توبه کنن و من تغصیر و گناهانشان را بیامارزم اگر شرارتشان رو کنار میگذاشتن خداوند گناهانشان رو میبخشه اید بدپرسته زنا و هر گناهی رو که مرتکب شدو بدن خداوند همه اونها رو میبخشید پس در لحظه آخر ارمیا امیدوار هست در مورد خشم و غذب خداوند صحبت میکنه اعلام میکنه که نابودی در انتظار هست و انتظار داره که از طریق اعلام مجازات خداوند اعلام نابودی یهودار جور قداس از اون استفاده کنه و دل مردم را عوض کنه از راه خود بازگردن و فریاد بردارن برای رحمت نزده یهوب خدا و اگر چونین می کردن هچنک شایسته اون نبودن خدای زنده تقصیرها و گناهانشونو میاموردید و این در مورد شما نیست حقیقت داره دوست عزیز اگر توبه کنید و در نام خداون ایسای مسیح نزده خدای زنده بیایید او شما رو میپذیره و کشور ما نیاز داره به بیداری روحانی ما همچنان کسانی رو داریم که کفر میگن، زناکار هستن کلام خدای زنده رو انکار میکنن همچنان در کشور ما کسانی هستن که با خدای زنده هیچ آشنایی ندارن و ما باید دعا کنیم ما مسیحیان خداونده به من این شجاحت رو بده که من این کلام حقیقت رو به دیگران برسونم به دیگران بگم که اگر به خداوند ایسای مسیح ایمان نیارن غذب خداوند در راه هست فرموش نکنید وقتی که ارمیا فرستاده میشه اون رو در حضور پادشاه می خونه، اون رو در حضور صاحب منصبان درباری می خونه، کسانی که قدرت زیادی دارن. کسانی که از هر کلامی که می شنوند از زبان ارمیا نفرت دارن. اما ارمیا با شجاحت این کار انجام می ده. چه برای مردم و چه بلای صاحب منصبان با این دعا همچنان که وعظ میکنه و از مجازات خداوند سخن میگه بر کشوری که خدای زنده رو تر کرده و توبه نمیکنه دعای ارمیا چونین بود و دعای ما نیز باید چونین باشه که وعظ مجازات خداوند باعث بشه که مردم خدای باطل رو تر کنن و روی کنن به خدای زنده و توبه کنن از شرارت خود و از راهای بد خود و اگر چونین کنن و به خداون ایسای مسیح ایمان بیارن خداون تمامی تخصیرها و گناها نوونها رو خواهد بخشید. اگر کشوری شایسته سقوط به جهنم باشه امریکاست ما اتا اگر همه کارها رو درست انجام بدیم اما همچنان شست میلیون تفلی رو که به دنیا نیومده سقت جنین بدیم و بکشیم شایسته سقوط به جهنم هستیم اما حتی کشوری مثل امریکا که این تعداد از نوزادان رو به قط میرسونه اگر کلام خداوند وعظ بشه و روال قدس از اون استفاده کنه مردم توبه خواهند کنند و اگر توبه کنند خداوند گناهان اونها رو خواهد بخشوند مخفرت یعنی چه؟ یعنی این که خدای زنده دیگه شما رو به خاطر اون گناه مسئول نخواهد دونست مجازراتو به شما نخواهد داد. زیرا کسی دیگه مجازراتو به جایشو تعمل کرد. به سرمیا تا لحظه آخر دعا میکنه و میگه خداونده اون خشم و غذبتو شایسته ای فروریختن بر یهوده هست. اما من دعا میکنم تا از طریق وزد خشم و غذبتو توبه با اونا حتا بشه تا دیگه مسئول گناهانشون نباشن تا مخفلت با اونا عطا بشن. آی چهار پسر میا باروک پسر نیریار آفراخان و باروک از زهان ارمیا تمامی سخنان و خداوندها که به او گفته بود بر تومار نوشت. اینا کلام ارمیا نیست بلکه کلام خدای زنده است که مکتوب داشته شده. ورمیا به باروک چونین فرمانداد من از ورود به خانه خداون من شدم اگر فصل 37 رو بخونید میبینید که او به زندان افکنده شده در بند نهاده شده اجازه وعظ رو نداره آیه شیش پس تو در روز روزه به خانه خداوند برو و سخنان خداوند رو از توماری که از دهان من نوشتی در گوش تمامی قوم بخان و نیز در گوش مردم یهودا که از شهرهایشان می آین بارو که این کلام رو در روزی بخون که در ارشالیم روزه گرفتن به چه علت؟ به دو علت، اولاً تداد زیادی در غرشالیم هستن، جمعیت زیادی هست، اعلام شده که روزه روزه هست، جمعیت زیادی از نوایی مختلف غرشالیم میان. دلیل دومین هست که وقتی که اونا روزدار هستن، غذایی نمیخورن، نمینوشن، در وضعیت مناسبه هستن که کلام رو بشنوند. عزیت محسبی دارن جمعیت زیادی در اونجا خواهد بود و بارو کلام خداون و به گوش اونها بخون آیه هفت شاید که به درگاه خداون التماس کنن و هر کدام از ایشون از راه بد خود بازگردن دیرا خشم و غذبی که خداون بر ضدین قوم اعلام کرده عظیم هست پس باروک پسر نیریا تمام آنچرا که ارمیا نبی بدو فرمان داده اود به جا یا ورد و کلام خداوند را در خانه خداوند از آن تومار خاند. در ماه نهوم از پنجمین سال یهو یاقین پسر یوشیا پادشاه یهودا برای تمامی مردمان ارشلین و همه ای کسانی که از شهرهای یهودا به ارشلین میامدن روزه در حضور خداوند اعلام شد. در این شرایطی که باروک سخنان ارمیا رو وعظ می کنه و ارمیا به ما می گه دقیقا در چه جایی در صحن فوقانی به گوش تمام مردم می رسونه و بعد پیانبر راستین دیگه ای داریم میکایا پسر جمریا وقتی که او این سخنان رو می شنوه به حضور پادشاه میره در حضور پادشاه صاحب منصبانش هستن مسئولان درباری هستن و آیه 13 میخونیم که میکایا تمام یه سخنانی را که از باروک شنیده بود برای ایشان باز گفت همون سخنانی را که باروک به گوش مردم از تومار خونده بود پس باروک کلام خداونده که بر تومار مکتوبه به گوش مردم میخونه و میکایا اون را به حضور پادشاه میرست میاره و در حضور اون قدرتمندان کلام رو میگه که از اون نفرت دارن اگه صاحب منصبان جملگی یهودی بسر نتنیا بسر شلمیا بسر کوشی را نزده باروک فرست دادن تا بو بگوید توماره که در حضور مردم خاندی به دست گرفته بیا پس باروک نزده اونها میاد و اونها به به میگن بنشین و اون رو برای ما بخون باروک این کار رو انجام میده و چون تمامی آن زخنان را شنیدند، هر آسان به یک دیگر نگرستند. از این صاحب منصبان که کلام خداوند رو می شنوند راجب مجازات خداوند این افراد بی اکدیگی نگاه می کنند و ترس اونها رو فرا می گیره به باروک چونین می گند باید تمامی این سخنان رو برز پادشاه برسانید و از باروک می پرسند این سخنان را چگونه نوشتی؟ های آنها را از زبان علمیات شنیدی و باروک بسای خودت آری تمامی این سخنان او به من بیان کرد گاه صاحب منصبان به باروی گفتن تو و ارمیا رفته خیشن رو پنهان کنی دا کسی نداند کجاید یعنی اگر پادشاه بشنه به شما رو نبود خواهد کرد است پس تومان رو به سحن پادشاه میارن و یهودی تومار رو میاره و اون رو از حجره حجره علیشمم میاره و در حضور پادشاه و تمامی صاحب منصبان میخونه و میخونیم که دقیقا در چه زمانی هست پادشاه در سرای زمستانی در برابر آتشتان نشسته و امتنان که یهودی اون توما رو میخونه پادشاه اون رو با کارت میبره و با آتش میفکنه و با خودش میگه من دیگه نباید نگران این مجازات باشن من کلام خداوند رو نابود کردم اما چونین نیست کلام خداونده که پادشاه رو نابود میسازن آی 24، نه پادشاه و نه هیچیک از خادمانش که این سخنان را به تمامی شنیدن، نه پروا کردند و نه جامعه های خیش برتن دریدند. اونا گفتند اینکه این ها جای ترسی نیست. ما از کسی ترسی نداریم. حتی توبه نمی کنن. جامه هایشون رو برتن پاره نمی کنن. البته اونها ترسیدن، تومه ها رو با آتش می اندازن. و اگر احساسی داشتن و ترسی داشتن صرفاً باطل بوزی را اگر واقعاً توبه می کردن جاموهای خود رو می دریدن و بر سرشون خاک و خاکستر می رقدن اما این کار را انجام نمی دن پس من در اینجا توبهی واقعی رو نداریم آقای بیستو پنج اگر چلناتان و دلایا و جمریا به پادشاه التماس کردن که تومار را نسوزاند به دیشان اعتناه نکردن اما پادشاه به پسرش به اون شهازاده فرمان میده تا باروک کاته و ارمیا نبی را بگیرند اما میخونیم که خداوند ایشان را پنهان میسازه از دست دشمنانشون آی 27 اما پس ازان که پادشاه تومار و سخنان ایرا که باروک از زهان ارمیا نوشته بود سوزانید کلام خداوند بر ارمیا نازل شد و گفت تومار دیگری برگیر و همه ای سخنانی را که بر تومار نخست بود و یهو یاقیم پادشاه یهودا آنها را سوزانید بران بنویس و به یهو یاقیم پادشاه یهودا بگو خداوند چونین می فرماید تو آن تومار را سوزاندی و گفتی چرا در آن نوشی که پادشاه بابول به یقین خواهد آمد و این سرزمین را ویران کرده انسان و حیوان را از آن نابود خواهد ساخت پس خداوند در باره یهو یاقیم پادشاه یهودا چونین می گوید برای او کسی نخواهد بود که بر تخت پادشاه بنیشیند. جسدش در گرمای روز و سرمای شب بیرون افکنده خواهد شد. وقتی که بمیره جسدش رو به فضای باز خواهد انداخت و برای او سوگواری و خاک سپاری نخواهد بود. و همچنین نسلش رو خداون مقافات میکنه بخاطر گناهانشون و برانها و ساکنان ارشلین و بر مردم یهودا همه این بلایه را که بر ضد ایشان اعلام کردم نازل خواهم کرد. زیرا که مرا نشنیدن. و از ارمیا تومار دیگری برگرف و اون را به بارو کاتب پسر نیریا داد و اون تمامی سخنان تومار را که یهو یاقیم پادشاه در آتش روزنده بود از دهان ارمیا برای نوشت و سخنان بسیاری مانندانها برای اون افزود یهو یاقیم تصور میکنه میتونه از کلام خداوند فراری باشه و اون رو نابود کنه اما این کلام خداوند بود که اون رو نابود ساخت مثلا عزیزم میبینیدین پیانبران راسین چقدر شجاع بودن باروک و ارمیا هیچ ترسی از حضور پادشاه ندارن وقتی که به حضورش میران او رو توبیخ میکنن و گناهانش رو اعلام میکنن هیچ ترسی از پادشاه ندارن هرچند که پادشاه قدرتش بسیار زیاده هرچند که اونا رو تحدید میکنه اما مسئولیت رو که دارن و بشارت انجیل و اعلام غذب خداوند اون رو اعلام میکنن و از زمانی که خود پادشاه میخواد اونها رو دستگیر کنه خداوند اونها رو پنهان میسازه دوست عزیز ما مسیحان نیزبایستی به این شکل شجاع باشیم هیچ ترسی نداشته باشیم از این که حقیقت رو اعلام کنیم و کسانی که در قدرت هستن باعثی توبیخ کنیم کسانی که تسلیم کلام خداوند مایسای مسیح نمیشن اونها قدرت ندارن کلام خدای زنده رو نابود سازن ممکنه کلیزه ها رو تحتیل کنن مانه پخش انجیل بشن اما کلام خداوند قدرت منده کلام خداوند اونها رو نابود خواهد کرد در قنعه یفته ملادی سمایل دیویز ای که از وازینه بود که به کلانی امریکا آمده بوده اما پادشاه انگلیس اون رو دوت میکنه به حضورش و ایشون از دریای آدلاتینک عبور میکنه و به حضور قدرتمنترین پادشاه اون زمان یعنی جورج پادشاه میرسه پادشاه انگلیس در قص پادشاه هم سرش و همه یه درباریان قدرتمند پادشاه حضور داشتن. سمایل لیوی صرفا یک وعظه که در کلونی امریکا هست و او شروع می کنه وعظ کردن به حضور پادشاه و درباریانش. و پادشاه رو تویخ میکنه وقتی که وعظ میکنه پادشاه شروع میکنه صحبت کردن با همسرش عوضش برد میشه اما سمایل دویز ادامی میده به وعظ کردنش پادشاه حسل اش سر رفته و داره با همسرش صحبت میکنه و بعد سمایل دویز از وعظ کردن باز میست تا پادشاه رو تویخ کنه پادشاه هم دیگه با همسره یه صحبت نمیکنه و دوباره توجهش رو جرب میکنه به سامویل دویز و سامویل دویز چونین میگه ای علا حضرت وقتی که پادشاه در حضور خدا زنده است باعثی سکوت اختیار کنه او هیچ ترسی از پادشاه نداشت به این شکلی که ما مسیحان باعث ترس و کنار بگذاریم و کلام خدای زنده رو به گوش دیگران برسنیم پس شما نیز مثل علمی ها شجا باشید مثل میکای ها شجا باشید و به دیگران بگویید چرا که بر تومار مکتوبه و امتنان که راجب غذب خدای زنده می شنوند، شاید جمهور قدس در دلشون کار کنه و توبه کنند و توامه با توبه خدای زنده اونها رو بخاطر پسر یک آن و مولودش بوخشاید.
کتاب ارمیاء نبی (بخش ۱۸)
Series تفسیر کتاب ارمیاء
The Burning Scroll
Sermon ID | 31425628383320 |
Duration | 55:00 |
Date | |
Category | Sunday Service |
Bible Text | Jeremiah 36 |
Language | Persian |
Documents
Add a Comment
Comments
No Comments
© Copyright
2025 SermonAudio.