بگذارید کلام خدای زنده رو مطالعه کنیم. ارمیا فصل 35 این از کلامی که در ایام یهو یاقین به سر یوشیا پادشاه یهودا از جانب خداوند بر ارمیا نازل شد. به خانه ی رکابیان برو و به ایشان سخن گفته آنان را به یک از حجه های خانه خداوند بیاور و با آنها شراب بنوشن. پس یازنیا، پسر ارمیا، پسر خبسنیا را با تمام برادران و پسرانش و تمامی خاندان رکابیان برگرفتم و آنان را به خانه خداوند به حجره پسران حانان به سر مرد خدای یجدل ی نام بردم که در کنار حجره صاحب منطوان و بالای حجره معصیه به سر شلوم نگاهبان آستانه قرار داشت. سپس تونگهای پرست شراب و جامهای شراب جلوی خاندان رکابیان نهادم و به دیشون گفتم شراب بنوشید. ایشون پاسخ دادند شراب نمی نوشیم. یا جد ما یونادا پسر رکاب به ما فرمان داده و گفته است نه شما و نه فرزندانتان هیچگاه لب به شراب مزنید. همتونین خانه ها ما سازید و کشت ما کنید. تاکستان ها غرص منم آیید و مالک آنها ما شوید. بلکه تمامی ایام خودها در خیمه به سر برید، انگاه در دیاری که غریبید روزهای بسیار زیست خواهید کرد. ما نیز به زخن جدمان یوندا پسر رکاب وان چه به ما هم فرمود بود گردن نهاده ایم و در تمامی روزهای عمر ما شراب ننوشیده ایم نما و نزنان ما و نپسران و دختران ما و خانه برای جهت سکونت نساخته ایم و تاکستان و مزه او باز برای خود نگرفته ایم بلکه در خیمه ها مسکن گذیده ایم و از جد ما نیوناداب اطاعت کرده و آنچه او هم فرموده است به جا آورده ایم اما چون نبوکت نظر پادشاه بابلبین سرزمین برامد گفتیم بیایید از ترس سپاه کلدانیان و سپاه آرامیان به آرشلین برویم پس در ارشلیم ساکن شده ایم سپس کلام خداوند بر ارمیا نازل شد و گفت خداوند لشکرها خدا ای اسرائیل چونین میگوید برو و مردمان یهودا و ساکنان و شلیم بگو خداوند می فرماید آیا عبرت نمی گیرید و به کلام من گوش فرا نمی دهید؟ فرمان این که یونادا به پسر رکاب به پسرانش داد که شراب ننوشند نگاه داشته می شود و ایشن تا به امروز شراب نمی نوشند زیرا به فرمان جد خیش گردن می نهند اما من بارها با شما سخن گفتم ولی به من گوش نگرفتی من خادمان و خود انبیارا جملگین از تان فرستادم ایشان را بارها گسیل داشته گفتم هریکس شما از راه بدخش بادگشت کنید و کردار تان را اصلاح کرده خدایان غیر را پیروی و عبادت منم آید تا در سرزمینی که به شما و به پدران تان دادم ساکن شوید اما گوش فرا ندادید و مراعطعت نکردید بسران یوناداب بسر رکاب به فرمان جدشان گردن می نهند اما این قوم از من فرمان نمی برند بس خداوند لشکرها خدای اسرائیل چونین می فرماید اینه که من بر یهودا و بر جمعی ساکنان و شلیم تمامی آن بلارا که در باره ایشان گفتم نازل می کنم زیرا که به ایشان سخن گفتم اما نشنیدند و ایشان را خاندم اما پاسخ ندادن اما ارمیا خطاب به خاندان رکابیان گفت خداوند لشکرها خدای اسرائیل چونین می فرماید؟ از آنجا که شما از فرمان جد تان یوناداب اطاعت کرده اید و همه ای اوامر او را نگاه داشته آن چرا به شما حک کرده بود به جا آورده اید پس خداوند لشکرها خدای اسرائیل چونین می گوید؟ نسل یوناداب، پسر رکاب کسی را که در حضور من به خدمت بیستد، هرگز کم نخواهد داشت این فصل در مورده ای که از افراد بسیار گم نام احد قدیم هست یوناداب و رکابیان در احد قدیم فقط دو مرتبه از اونها یاد شده بگذارید اولین باری که نام او از او یاد شده را مطالعه کنیم تا بدونیم چی کسی بود اگر به دوم پادشان فصل ده نگاه کنید در آی پونزده چونین بیخانیم یهو پس از ترک آن مکان به یهونادا پسر رکاب برخورد که به استقبال وی آمده بود یهو ای که از پادشان معروف اسرائیل هست و او معروف بود که آشق رابه های سری بود و این پادش ها در اینجا می خونیم که با یهوناداب چه رابطه ای داره پس از تحییت از او پرسید های آنگونه که من با تو هم دلم تو نیست با من چونینی؟ یهوناداب پاسختاد آری هستم یهو گفت اگر چونین هست پس دست خدا به من بده یهو ناداب چون این کرد و یهو او را بررابه ای خیش برکشید و گفت، همراه من بیا و ببین برای خداون چه غیرتی دارم. پس او را بررابه ای ویست سوار کردند. یهو چون به سامر رسید بنابراین چه خداون به ایلیا گفته بود، تمامی بازماندگان خاندان آخاب در سامر را کشد. چندان که اثر روی از او باقی نگذاشتند. انگاه یهو مردم را همگی فراخاند و به دیشان گفت اخا بعل را اندکی عبادت کرد. اما یهو او را عبادت بسیار خواهد کرد. پس حال انبیاء بعل و خادمان و کهانان او را جملگی نزد من آورید. مراقب باشی تا کسی برجان نماند. زیرا برانم که قربانی بزرگی برای بعل برپا کنم. هرکه حضور نیابد کشت خواهد شد. اما یهو می خواست به این حیله پرستندگان بر را بکشد. دهدید بزرگ برای قوم اسرایی در سالهای آخر این بود که پرستش بأل رایش پیدا کرده بود. بأل پادشاه کنآنیان بود و منای بأل اینه پادشاه، دکتاتور و همه در کنآن اون رو پرستش میکنن. باید برای او قربانی میشد و او با پیروان یهووه رقابت میکرد. تا همه بر رو پرستش کنند با فعالیت ها و رفتار های آینی عیل اخلاقی که وجود داشت. مردم تشریخ میکرد تا بر رو پرستش کنند و بعد خداوند یهو رو بر می انگیزوند و اون دو معمولیت داره اولا باعثی از حملات دشمنان از قوم دفاع کنه هر کشوری که قصداره تا بوناو حمله کنه یهو باید از اونا دفاع کنه واسه ای دیگه یهو بایستی تمام پیروان بر رو نابود کنه خداوند او میگه در کل اسرائیل برو و مگذار هیچ کس باقی بمونه هر کس رو یافتی که بر رو پرستش میکنه من به تو اقتدار میدم تا او رو به قط برسنی و خداوند از زبان ایلیا این اقتدار به او میده ایلیا و کلام خداوند رو داشت با یهو صحبت میکنه و یهو سفر میکنه با عرابشت در حرکت هست تا پرستندگان بر رو به قرد برسونه و در مسیرش هست که او رو میبینه یهوناداب رو و به یهوناداب میگه آیا تو با من همراهی هستی تا پیروان بر رو نابد کنیم آیا آنگونی که من با تو همدلم تو نیز با من چونین هستی یعنی در دفاع از قوم بني اسرائیل و نابودی پرستندگان این خدای باطل و یوناداب تونین میگه بله من هستم یهو رو به عرابه خودش وارد میسازه واندو یعنی یهو پادشاه و یوناداب در کل اسرائیل حرکت میکنن و پرستندگان به عر رو نابود میسازن سپس جشن بزرگی رو یهو برفا میکنه امیگه ما میخواییم برای پرستندگان بل جشن بزرگی برفا کنیم و وقتی که همه پرستندگان بل جم میشن تمامی اونها رو نابود میسازن به فرمان و خداوند و یهوناداب نازر اون سحنه بود. اما رکابیان چه کسانی هستند؟ رکاب چه کسی هستند؟ هر بار که می خونیم نام یوناداب رو می خونیم که یوناداب پسر رکاب. اما رکاب چه کسی بود؟ رکاب یک قاتل بود. او پسر سلیمان پادشاه رو به قدر سوند و فرد شریر و بی خدایی. اما پسر او یوناداب مرد خدا پرستی بود. ولا رقم شرارت پدرش فرد خداپرست بود. حالا بازگردیم به ارمیا فصل 35 و در اینجا روایت بسیار زیبایی رو داریم. نقط کنید در اینجا یوناداب چگونه به ما معرفی شده. در روای شش میخونیم که نسل او شراب نمی نوشند به چلت اشان پاسخ دادن ما شراب نمی نوشیم زیرا جد ما یوناداب به سر رکاب بما فرمان دادن آره ده چونین میگه ما در خیمه ها مسکن گذیدیم از جد ما یوناداب اطاعت کرده ایم عایه 14 فرمانی که یناده ها به سر رکاب بسران اشتاد نگاه داشته می شود عایه 16 بسران یناده ها به سر رکاب به فرمان جدشان گردن می نهند عایه 18 اما ارمیا خطاب به خاندان رکابیان گفت، خداوند لشگرها خدای اسرایی چونین میر فهماید؟ از آنجا که از فرمان جدتان یوناداب اطاعت کرده اید. در اینجا چه قیاسی وجود داره؟ یا سی که وجود داره اینه که فرزندان یوناداب یعنی نسل او از او اطاعت می کردن حتی وقتی که اطاعت از فرامین او مشکل بود و او با انا فرمان داد که یک سری کارها رو انجام ندن فرامین او هست و فرامین او خداوند نیست. اینا فرامین او هست برای عل خونش. میخواد از خانوادش و فرزندانش مراقبت کنه. او در جهانش شریست زندگی میکنه. امپراتوری بابل اونا رو تحدید میکنن. آخاب پادشاه هست. تشویق میکنه مردم را تا بر را پرستش کنن تحدید های زیادی هست برای خانواده خدا پرستو و یوناداب مسئولیت خودش را چونین میبینه تا از خانوادهش مراقبت کنه از همه این تحدید ها تحدید کسانی که حمله خواهند کرد تحدید فرهنگ شریری که در اون زندگی میکردن و در نتیجه یک سری دستورهایی رو به اهل خونه خودش میده و به فرزندنش میگه از این اصول اطاعت کنید. نه به این علت که اینها شریعت خداونده اما اینها تلاش من اتا به فیض خداوند از خانوادم مراقبت کنم و شما را از تأثیرات منفی و شریر این بخش از دنیا حفظ کنم. نظا به اونا میگه در بحله اول من نمیخوام شما شراب بنوشید. نه شما نه فرزندانتون هیچ کس نباید شراب بنوشه. اما آیا ایرادی در نوشیدن شراب هست؟ فرموش نکنید که هیچ ایرادی در نوشیدن شراب نیست. اما به چه علت یوناداب به فرزندانش میگه که شما نبایستید شراب بنوشید؟ دومن میگه شما هیچ خونه نسازید. چه ایرادی در زندگی در یک خونه وجود داره؟ ساخت خونه هیچ ایرادی نیست. به اونا میگه کشت میکنید، تاکستان غرص میکنید، در چادرها زندگی کنید. چه ایرادی در کشت و زر هست؟ چه ایرادی در زراعت هست؟ مشخصا هیچ ایرادی در کشت و زر و غرص تاکستان وجود نداره. اما به چه علت او به فرزندهانو خودش فرمان داد که شما در نسله آینده این کارها را انجام ندارید؟ کارهایی که انجامشون ساده نیست شراب نوشیدنی بود که در بین قوم رایج بود همه نیاز به خونه داشتن تاکستان ها قرصشون بسیار مهم بود بس اینا باید چیز های زیادی را از دست می ددن و زندگیش اینو بسیار سخت می کردن گره قرار بود از یونادا بتاعت کنن و با اونا وعده داده شد اگر چونین کنید از حمله پرستگان بل و امپراتوری بائل در امان خواهید بوده. یونادر میگه شما عاشقه؟ تجملات نشوید. آشق این دنیا و چیزهای اون دنیا نشوید. زیرا هر انچی که در این دنیا از پدر نیست. یونداب میگه شما در نسل آینده شراب نخورید. نه این که نوشیدن شراب گناه و ایرادی درش هست. بلکه من میگم شما تجمل پرست نشوید. تجملاتی که جامعه رو به سوی انحراف میکشه و خداوند پیامبران راستین رو فرست داده تا نسبت مومها به ما هشتار بده در خونه ساکن نشید خونه چیز خوبیه اما من نمیخوام فرزندانم در خونه ساکن بشن من میخوام اونا در چادر زندگی کنند زیرا وقتی که بابل حمله کنه به ما من میخوام شما بتونید سریع اونجا رو تر کنید اگر در خانه باشید خونه وقتی که بابل حمله کنه اونها رو از دست میدید و نابود میشه لذات در حال آزد در چادرها زندگی کنید تا وقتی که امپراتوری بابل حمله کرد قادر باشید که سریع چادرها تونو جمع کنید و به سرعت از اونجا فرار کنید و خانوادتونو حفظ کنید کشت و زر ما کنید، زیرا این کار نیاز به صرف وقت زیادی داره. به جای اون گوصفندان رو پرورش بدید. در شادرها زندگی کنید، مثل شبانها تا بتونید حرکت کنید. یوناداب میگه فرزندان من بایستی کسانی باشن که به راحتی میتونن حرکت کنن و در هیچ بخش از سرزمینی کنان ساکن نباشن بدین منظور که بتونن به راحتی جا به جا بشن وقتی که امپراتوری بابل حمله کرد و من نمیخوام شما به دنبال تجمع ملات و مادگره های باشید پس این در صورات یوناداب هست اینها چیزی نیست که به فرامین خداوند اضافه شده باشه یوناداب سه نداره به اونا بگی اینها فرمانی هست که هری که از فرزندان خداوند باید در طول نسه ها از اونها اطاعت کنه زیرا در عهد قدیم راجب شراب و نوشیدن آن و فایده اون زیاد صحبت شده و البته نبایستی مست گردید اما نوشیدن شراب درش ایرادی نیست اما یوناداب از فرزنداناش میخواد که چهار کار را انجام ندن و این کارها برای منفعت اونهاست برای سعادت خانوادش هست در این شرایط بسیار سخت به دنبال مادیات نباشن شراب ننوشن در خونه زندگی نکنن زیرا وقتی که دشمنان حمله کردن بتونن به راحتی فرار کنن در زمین زراعت نکنن زیرا باعث میشی که تمامی دارائیشون رو در اون زمین قرار بدن وقتی که دشمنان حمله کنن و اون زمین رو تسخیر کنن اون رو باید در چادرها زندگی کنن و کتاب مقدس به ما میگه که فرزندان یوناداب از او اطاعت کردن در صورتی که فرزندان یهودا از پدر آسمانی اطاعت نکردن هرچند که فرامین یوناداب سخت بود اما نسل او از او اطاعت کردن و بعدی از دستورات او بسیار سختر است دستورات اود که خداوند به یهودا داد اما در این حال یهود ها از فرامین پدر آسمانی شتاعت نمیکنه فرامینی که خدای زنده به یهود ها داد پیانبرانی که این کلام رو با اونها میرسوندن اگر اتاعت میکردن خدا بعد از اونها دفاع میکرد از اونها حمایت میکرد دست قبال دشمنانشون پن آنیان و امپراتروی بابل اونا آشق چیزهای این دنیا نمی شدند اما اونا اطاعت نکردند در صورتی که پسران یوناداب از او اطاعت کردند حتی وقتی که این کار سخت بود اما فرزندان اسرائیل از یهووه اطاعت نمی کردند نیاز در اینجا است اما میدونی چی چیزی بسیار غریبه در اینجا در فصل 35 وقتی که ارمیا میره و فرزندان یوناداب رو میبینه چونین میگه میگه من شما رو دوت میکنم تا مهمانی بیاید و کمی شراب بنوشید و در برابر اونا تونکه های پرست شراب میذاره و جامه های شراب رو به دست های اونا میده و میگه بنوشید مست نکنید اما این شراب دل شما رو شاد میکنه و برای شما است کسانی که وفادار بودید به خداوند در میان قومی که نافرمان هستن اما فرزندهان یوناداب میگن خیر ما هرگز لب به شراب نمی زنیم. در نوشیدن او هیچ ایراد نیست. ما اون را دوست داریم اما اون را نمی نوشیم. به چه علاق؟ زیرا جد ما، پدر ما یوناداب به ما فرمان داده و گفته هیچگاه لب به شراب مزنید. 250 سال قبل به مدت 250 سال نسل یونوداب از فرامین رو اطاعت میکردن و لب به شراب نزدن. در تمام این ایام اونا از دستورات پدرشون، جدشون اطاعت کردن. اما قوم بني اسرائیل از یهوف به خدا اطاعت نکرد. به این موضوع فکر کنین. 250 سال جد نسل او که در نقاط مختلف پخ شده بودن و در چادرها زندگی می کردن از گله مراقبت می کردن کسانی بودن که واقعا خداپرست بودن و به این مدت طولانی از فرامین جدشون اطاعت کردن و نافرمانی ننمودن. اما دوست عزیز وضعیت شما و فرزندانتون چه هست؟ پدران وظیفه دارن تا به فرزندانشون یاد بدن که چگونه در یک جامعه شریع زندگی کنن، چگونه از خودشون مناقبت کنن، به دنبال چه چیزهایی نباشن، نسله آیندهی شما به چه شکل زندگی خواهد کرد؟ فرزندان شما به چه شکل خواهد بودن؟ من بیاد دارم در یک کنفرانسی صحبت می کردن و در اون کنفرانس پدران بایستی نامه می نوشتن برای فرزندانشون که ست سال بعد به دنیا خواهد اومد و این جالب بود که بعضی از این نامه ها رو بخونید که این پدران برای نسل آینده نوشتن فرزندانی که هرگز نخواهد دید نسلی که ست سال بعد به جان خواهد اومد فرزندان یوناداب به مدت 250 سال به فرمان پدرشون مطیب بودن لب به شراب نزدن خونه برای خودشون نساختن زمین نخریدن کشاورزی نکردن بلکه در چادرها زندگی میکردن امپراتوری بابل نتونست اونها رو نابود کنه پرستش بر روی اونا تأثیری نگذاش، مادیگرای اونا رو متأثر نساخ، اونا به فرمان پدرشون مطیب بودن به مدت سالهای سال به مطلب دیگه ای دقیقت کنین در این فصل آیه دوازده سپس کلام خداوند بر ارمیا نازل شد و گفت خداوند لشگرها خدای اسرائیل چونین می گوید برو و به مردمان یهودا و ساکنان اون شلیم بگو خداوند می فرماید آیا عبرت نمی گیرید و به کلام من گوش فرا نمی دهید فرمانی که یونادا به پسر رکابه پسرانش داد که شراب ننوشند نگاه داشته می شوند و ایشون تا به امروز شراب نمی نوشند یعنی بعد از 250 سال دیرا به فرمان جد خیش کردن می نهند اما من یعنی خدای زنده بارها با شما سخن گفتم ولی به من گوش نگرفتید. آیه پونزه من خادمان خود انبیارا جملگی نزدتان فرستادم ایشان را بارها گسیل داشت و گفتم حد یک از شما از راه بدخش بازگشت کنید و کردارتان را اصلاح کرده خدا یان غیر را پیروی و عبادت منم آید تا در سرزمین ای که به شما و به پدرانتان دادم ساکن شفید اما گوش فرا ندادید و مرا اطاعت نکردید. پسران و یونادا پسر رکاب فرمان جدشان گردن می نهند، اما این غم از من فرمان نمی برند. پس خداوند لشکرها خدای اسرائیل چونین می فرماید؟ اینکه من بر یهودا و بر جمعی ساکنان ارشلیم تمامی آن بلالا که در باره ایشان گفتم نازل می کنم یا که به ایشان سخن گفتم اما نشنیدند و ایشان را خندم اما پاسخ ندادند بسران یوناداب به پدرشون گوش دادن، اما اونها به من گوش فرا ندادن. هایا می دهستید که یوناداب از نسل ابراهیم نبود؟ او یک ابرانی نبود. او هیچ رابطه فیزیکی با ابراهیم ازهاق و یقوم نداشت. خون اونها درون نبود. رکابیان نسل ابراهیم نبودن اونا ممکنه از نزدیکان و یا فامیل های ابراهیم می بودن اما خون ابراهیم در اونا نبود اما در این حال وفادار و متی به پدرشون بودن اما فرزندان اسرائیل چونه نبودن وعده بزرگ رو ببینید که خداوند به یوناداب میدم به نسل او در آیه 18 اما ارمیا خطاب به خاندان رکابیان چنین گفت خداوند لشکرها خدای اسرائیل چونین می فهماید از آنجا که شما از فرمان جدتان یوناداب اطاعت کرده اید و همه ی عوامه رو اورا نگاه داشتان چرا که به شما حک کرده بود به جا آورده اید پس خداوند لشکرها خدای اسرائیل چونین می گوید نسل یوناداب پسر رکاب کسی را که در حضور من به خدمت بیستد هر کس کم نخواهد داشت این به چه معناس که کسی در حضور خداوند به خدمت بیسته؟ یعنی کسی که وفادار هست یعنی کسی که به وظیفه خودش عمل می کنه کسی که پایداره در دفاع از اسرائیل در اعتعاد از خداوند خدا من وعده می ده و می گه چون فرزندان یوناداب از پدرشون اطاعت کردن به مدت 250 سال نسل او همیشه کسی رو خواهد داشت که در حضور من به ایسه و من رو خدمت کنه تا زمانی که رکابیان در این جهان وجود داشته باشند رکابیان خدای زندر و دوست خواهند داشت و در برابر او خواهند ازدید و در حضورش خدمت خواهند کرد و دلشون با فرامین و خداوند هست. یعنی هرگز زمانی نخواهد اومد که کسی نباشی که در حضور و خداوند بیزده. و من حیرت نمیکنم اگر بشنمم که رکابیان در امریکا در نقاط مختلف دنیا وجود دارن. این وعده خداونده. خداوند گفت یوناداب چون تو وفادار بودی از نسل تو همیشه کسی خواهد بود در طول تاریخ که در وضوع من بیسته و من را خدمت کنه. چه وعده بسیار عالی هست برای کسانی که والدین هستن و به این وعده اعتماد کنن. ست سال پس از امروز اگر خداوند ماییسای مسیح باز نگرده فرزندان شما آیا در حضور خداوند میستن؟ اگر شما مرد مهتی مثل یونداب باشید و فرزندانتون مثل فرزندان یونداب از شما اطاعت کنن، اونا که نام شما رو برخود دارند، خداوند ایسای مصیر رو خدمت خواهند کرد. شما حتی می توانید یک نومهی به نویسید برای بچه هاتون که ست سال بعد به این دنیا خوند خواهند آمده. ببینید چه تأثیری این نومه برای اونا خواهد داشته. بسیار از رابط ال دبنی برای تون بخونم. می شونید که از جنرال های بود که در زمان جنگ مدنی در امریکا خدمت میکد و یک وائز بود نویسنده الهاییات استاد دانشگده الهاییات ایشون چونین میگه مخاطب پدران و مادران مسیحی هستند تعلیم و تربیت فرزندان برای خداوند ایسای مسیح مهمتر این کاری که بر روی زمین انجام شده. این تنها دلیل ای که این جهان وجود داره و به بقاش ادامه میده. دمام آموزوش و برورشی که به بچه ها داده میشه باید تسلیم این موضوع باشه و هر ایک از والده این معایستی هر ساعت از روز رو سرفین کنن تا فرزندانشون یقین پیدا کنن که نجات یافتن و این وظیفه پدر مادر مسیحی هست تا فرزندانشون رو برای خداون ایسای مسیح به بار بیارن مهمتر این کاری که شما میتونین انجام بده اید. به شکلی فرزندانتون رو بار بیارید که اونوا در شرایط سخت خدای زنده رو خدمت کنند. و اگر شما والدین بشید که وفادار هستید به خداوند و فرزندانتون به شما گوش بدند، حتی در شرایط که این کار سخته، همیشه در خانواده شما کسی خواهد بود که در حضور خداوند بایسته و اون رو خدمت کنه. در کلیسای پرسپیتریان ما بچه ها رو تعمید میدیم و اون بچه ها وارد خانواده میشن و عهد میبندن و ما والدین عهد میبندیم که اون بچه ها رو برای خداوند بزرگ کنیم و نگاهمون به خداوند باشه برای رستگاری اون ها و با اون ها دعا میکنیم برای اون ها دعا میکنیم تا خداوند اون ها رو نجات بده یادایید خداوند به ابراهیم چه گفت؟ خداوند گفت من به تو نشونه عهد رو میدم و این نشونه خطنه بود، نمادی بود از این که اونا به خداوند تعلق داشتن و اونا مردانشون، پسران زکور باعثی از روز هشتم تولد خطنه می شدن و من این شکل کسانی که پرسپیتریان هستن اعتقاد دارن که بچه هاشون بایستی تمید بگیرن اگر نشونه عهد یک بچه هشت روزه داده شده مشخصه که با این دیدگاه یازه نیست تا منتظر من تا بچه ها بزرگ بشن و تصمیم بگیرن اگر با این دیدگاهی که پرسپترین بچه ها رو تحمید میدن نیزا به این شکل وارده این فرزندانشون رو تقدیم و خداوند میکنن و میگن خداوند ها این فرزند به تو تعلق دارد و نه به من من با تو این عهدو می بندم در مورد فرزندانم و اونها رو در نام خدای تسلیس تمید می کنم. اما کلیس های تمیدی اعتقاد داره که فرزندان باعثی بزرگ بشن و شخصا ایمان بیارن و تمید بگیرن. اونا اعتقاد دارن که فرزند بایستی شخصا ایمان بیاره و زمانی که ایمان آورد به عنوان اطاعت از مسیح وارد آبه تمید گرده. بر ارصد به این شکل که ما فرزندان رو بزرگ می کنیم. و به خداوند میگیم خداوند ها این ها فرزندان تو هستن و نه من و من اون ها رو برای تو بزرگ میکنم چنان که یوناداب این کار رو انجام داد و فرزندانش به مدت 250 سال وفادار بودن و این ها وظایف والده این هست برای فرزندانشون تا برای اونها دعا کنن تا فرزندان نیز از دین و آین پدرانشون اطاعت کنن اطاعت رکابیان یوناداب که با پادشاه و روی عربه نشست دشمنان و خداونو نابود ساخت و خدای زنده رو دوست داشت مگر هریک از ما همچون یوناداب باشیم و فرزندانو خود رو برای خدمت به خداون ایسای مسیح بزرگ کنیم و پرورش دهیم